بسم الله الرحمن الرحیم
در محضر استاد (10)
در کجایی و به دنبال چه می گردی؟
برای بهره مندی از هر مطلوبی، باید نسبت به ارزش آن تلاش کرد .
سؤال : باید به دنبال چه چیزی (چه مطلوبی) بود؟
جواب : انسان خلق شده است تا کمال یابد؛ پس اگر خود را به کمتر از آن ارزانی دارد، دچار خسران شده است .
دقّت : کمال مطلق خداست .
سؤال : در این دنیای بی در و پیکر چگونه می توان به کمال دست یافت؟
جواب : فیوضات خداوند در عالم جاری است؛ انسان برای کسب این فیوضات باید قابلیّت داشته باشد. قابلیّت نیز در نتیجه ی بندگی حاصل می شود و آن بندگی اطاعت عاشقانه ای است که به معبود ختم شود .
دقّت : بندگی بی عشق معنا ندارد؛ چرا که خداوند عاشق و مشتاق بندگانش است. به طوری که خود می فرماید:"اگر گنهکاران می دانستند که من چقدر نسبت به ایشان اشتیاق دارم، از شوق جان می دادند"
وقتی بنده با چنین باوری عاشقانه به سوی معبودش رو کند و در این راه مصرّ و محکم و مقاوم باشد، درهای کمال به رویش گشوده می شود و این چنین می توان سرمست لقاء لیلای حقیقی شد .
سؤال : آیا زمان طولانی این مطلوب، انسان را از پای درمی آورد؟
جواب : انسان با معرفت، طالب کمال حقیقی است؛ انسان با معرفت، حتّی اگر در راه معشوق خود جان هم بسپارد، از جمله صفات او صبر و تسلیم و توکّل و رضای مطلوب است .
پسندد آن چه را که جانان پسندد.
در بلا هم می کشم لذّات او
مات اویم؛ مات اویم؛ مات او.
سؤال : در کجا باید به دنبال لیلای حقیقی گشت؟
جواب : عالم محضر خداست. امّا در میان غبار لذّات و شهوات نفسانی نمی توان او را یافت .
داستان : ابراهیم أدهم یکی از پادشاهان عادل و مؤمن بود. شبی در پشت بام دربار مشغول عبادت بود. ناگهان متوجّه شد که کسی مدام به این طرف و آن طرف می دود. توجّهش از عبادت به او معطوف شد. او را صدا کرد و پرسید:"چرا چنین می کنی؟" شخص جواب داد:"به دنبال شترم می گردم ". ابراهیم با تعجّب پرسید :" در پشت بام امارت؟ "
شخص جواب داد:"آری. همان گونه که تو می خواهی در پشت بام این امارت مملوّ از زیور آلات و تجمّلات غصبی خدا را بیابی ".