حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار رئیس و نمایندگان و جمعی از کارکنان مجلس شورای اسلامی، مجلس را رکن رکین نظام و به فرموده امام راحل، عصاره فضائل یعنی جوهره برترین خصوصیات ملت خواندند و افزودند: نمایندگان در قانونگذاری و عمل به وظایف اساسی خود مسائل مهمی همچون «اولویتهای کشور، رفع مشکلات مردم بویژه طبقات ضعیف و متوسط، تأثیرناپذیری از دیدگاههای غربی، انقلابیگری و پرهیز از اشرافیگری» را مورد توجه کامل قرار دهند.
حضرت آیت الله خامنهای در ابتدای سخنانشان خدمت خالصانه به مردم را برترین عبادات دانستند و گفتند: همه اقدامات، رفتار و گفتار نمایندگان اگر برای خدا و در راه رضای او باشد، خدمت واقعی و موجب تقرب به پروردگار است.
ایشان با تأکید بر اینکه کیفیت مجلس در هر دوره باید نسبت به دوره قبل افزایش یابد، دستیابی به این هدف را در گرو کار بیشتر و بهتر برشمردند و خاطرنشان کردند: لازمه در صدر قرار گرفتن در میدان خدمت، کار برتر و اقدام و عمل اساسی است.
رهبر انقلاب اسلامی، گزارش رئیس مجلس از کارهای انجامشده را خوب ارزیابی کردند و در عین حال افزودند: شاخصهای کمّی همچون تعداد مصوبات برای این ارزیابی کافی نیست بلکه باید وزن مصوبات در مدیریت کشور یعنی تأثیر قوانین در پیشرفت ایران و رفع مشکلات مردم، اندازهگیری شود.
ایشان با اشاره به تعبیر امام بزرگوار از مجلس بهعنوان «عصاره فضائل ملت»، خاطرنشان کردند: ملت ایران در تاریخ نماد فضائلی همچون «ایمان، علم، اعتماد بهنفس، استقلال، پایداری و افتخار به داشتههای خود» بوده است و بر همین اساس، مجلس و نمایندگان آن باید عصاره چنین فضائلی و مظهر عزت ملی، اقتدار و استحکام نظام اسلامی باشند.
حضرت آیت الله خامنهای در همین زمینه تأکید کردند: مجلس نباید نماد تردید و خودکمبینی، یأس و ناامیدی، و بیاعتنایی و بیمبالاتی به مسائل کشور باشد و نباید با دید مأیوسانه به ظرفیتها و تواناییهای ملی نگاه کند.
رهبر انقلاب اسلامی با یادآوری دو نمونه تاریخی از تهاجم بیگانگان یعنی ورود سلجوقیان و مغولها به ایران و همچنین با اشاره به ورود اسلام عزیز به ایران، خاطرنشان کردند: در همه این دورهها زبان فارسی و فرهنگ و هنر و تمدن ایرانی محفوظ ماند و روز به روز پیشرفت کرد که این نشانه اقتدار و استحکام ملت است.
ایشان، با اشاره به دشمنی همهجانبه با مردم ایران در چهل سال گذشته افزودند: چهل سال است که جبهه عظیمی از دشمنان همچون جنگ احزاب در صدر اسلام با هر کار ممکن مانند جنگ و تحریم و توطئه امنیتی، سختترین اقدامات خصمانه را علیه ملت ایران انجام دادهاند اما امروز علم، اقتدار، پیشرفت، عظمت و حضور بینالمللی ایران روزافزون و غیرقابل مقایسه با روز اول انقلاب است.
حضرت آیت الله خامنهای در نوعی جمعبندی از این بخشِ سخنانشان خطاب به نمایندگان تأکید کردند: ملت ایران چنین ملت پرافتخار و ممتازی است، بنابراین شما که عصاره فضائل آنها هستید با این نگاه به خود و مجلس بنگرید و وظایفتان را انجام دهید.
رهبر انقلاب اسلامی، «قانون گذاری و ریل گذاری حرکت اجرایی کشور» را مهمترین وظیفه مجلس خواندند و با تأکید بر افزایش مستمر کیفیت قانون گذاری، نکات مهمی را در این زمینه بیان کردند.
«توجه به اولویتهای کشور و پرهیز کامل از قانونگذاری در زمینه مسائل کم اهمیت» نخستین نکته ایشان بود.
حضرت آیت الله خامنه ای به نمایندگان ملت خاطرنشان کردند: شما برای خدمت به ملت فقط چهار سال مهلت دارید، بنابراین لحظهلحظهی آن را صرف قانونگذاری در مسائل مهم و دارای اولویت کنید.
«عملی بودن قوانین» و «پرهیز از قانونگذاری در مسائل خلاف مصلحت کشور» دو نکته دیگر رهبر انقلاب خطاب به نمایندگان مجلس بود.
ایشان در همین بحث در زمینه معاهدات و کنوانسیونهای بین المللی گفتند: این معاهدات ابتدا در اتاقهای فکر قدرتهای بزرگ و برای تأمین منافع و مصالح آنها پخت و پز میشود و سپس با پیوستن دولتهای همسو یا دنباله رو یا مرعوب، شکلِ به ظاهر بینالمللی میگیرد بهگونهای که اگر کشور مستقلی مانند ایران، آنها را قبول نکند او را مورد هجوم شدید قرار میدهند که مثلاً ۱۵۰ کشور پذیرفته اند شما چطور آن را رد می کنید؟
رهبر انقلاب در تبیین راه صحیح برخورد با این گونه کنوانسیونها افزودند: همانگونه که درباره «برخی کنوانسیونهای بینالمللیِ اخیراً مطرح شده در مجلس» گفتیم، مجلس شورای اسلامی که رشید و بالغ و عاقل است، باید مستقلاً در موضوعاتی مثل مبارزه با تروریسم یا مبارزه با پولشویی قانونگذاری کند.
ایشان افزودند: البته ممکن است برخی مفاد معاهدات بین المللی خوب باشد اما هیچ ضرورتی ندارد با استناد به این مفاد به کنوانسیونهایی بپیوندیم که از عمق اهداف آنها آگاه نیستیم یا میدانیم که مشکلاتی دارند.
حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه بحث ضرورتهای قانونگذاری افزودند: قانون در درجه اول باید در جهت رفع مشکلات مردم بویژه طبقات ضعیف و متوسط باشد و به گونه ای نباشد که آلت دست و در خدمت صاحبان زر و زور قرار گیرد.
«رعایت کامل جنبه های کارشناسی با استفاده از توانمندیهای مرکز پژوهشهای مجلس و نیز آرا و دیدگاههای نخبگان خارج از مجلس» نکته دیگری بود که رهبر انقلاب به نمایندگان ملت توصیه مؤکد کردند.
ایشان با انتقاد از برخی تأثیرپذیریها در مجلس از دیدگاههای غربی در بحث و بررسی مسائل مربوط به «خانواده» گفتند: در قانون گذاری در پی حل واقعی مشکلات باشید.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: سبک زندگی غربی در تعارض با معنای حقیقی خانواده است و مشکلات لاعلاجی را برای آنها بهوجود آورده است، بنابراین در قانون گذاری برای حل مشکلات خانواده های ایرانی، نباید به نگاه غربی ها به زن، فرزند، پدر و مادر توجه کرد.
«قانونگذاری در جهت اولویت مهم کشور یعنی حل معضلات اقتصادی» دستور کار دیگری بود که رهبر انقلاب برای مجلس ترسیم کردند.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
و الحمدللّه ربّ العالمین و الصّلاه و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنهالله علی اعدائهم اجمعین.
جلسهی شیرین خوبی بود؛ تنها ضعف این جلسه همین بود که چند نفر از دوستان حاضر -از برادران و خواهران- مایل بودند از اشعارشان بخوانند و استفاده کنیم و این توفیق را ما پیدا نکردیم. البتّه وقت هم دیگر گذشته یعنی ساعت الان دوازده و اندی است و بیش از معمولِ این جلسه وقت گذاشته شده؛ دیگر حالا گاهی پیش میآید.
ما کلّ ما یتمنّی المرء یدرکه
تجری الرّیاح بما لاتشتهی السّفن(۲)
گاهی اوقات چیزی که انسان میخواهد پیش نمیآید.
اوّلاً شعرهای امشب بسیار خوب بود واقعاً؛ حالا ایشان میگویند «جوانها»؛ تعدادی از حضّار شعرخوان، امشب جوانها بودند و انصافاً هم شعرهایشان خوب و شیوا است؛ نه فقط از لحاظ نوآوریهای زبانی که در شعر امروز بحمدالله مشاهده میشود بلکه از لحاظ پرداختن به موضوعات مهم و قابل توجّه و احیاناً نو، و همچنین از لحاظ آرایش لفظی و نظم زبانی و استفادهی مناسبِ واژگانی، انسان میبیند خب شعرها الحمدلله خیلی خوب است. گاهی اوقات در شعرهای امروز یعنی شعرهای دوران انقلاب که مضامین خوب و مفاهیم نو در آنها زیاد است، ضعفهای زبانی دیده میشود؛ من میبینم بتدریج دارد این ضعفهای زبانی برطرف میشود؛ یعنی امشب خوشبختانه این معنا وجود داشت.
چند نکته را راجع به شعر من عرض بکنم؛ یک نکته که به نظرم میرسد که امروز به این نکته باید توجّه کرد این است که شعر فارسی از اوّلی که یک تبرّزی(۳) پیدا کرده تقریباً تا امروز، غالباً شعر عفیف بوده، شعر محجوب بوده؛ این را از روی بررسی عرض میکنم؛ نه اینکه حالا هرزهگویی و پردهدری در شعر وجود نداشته؛ چرا، در گذشته هم بوده، البتّه کم؛ در دورانهای اخیر هم بوده -مثلاً حالا از قبیل فرض کنید بعضی از اشعار ایرج یا خاکشیر و امثال اینها که شعرهای صریح و بیپرده و زشتی است- لکن اینها کم است؛ در شعر فارسی از اوّل، حتّی مثلاً فرض کنید در دوران شعر خراسانی که در مقدّمهی قصائد و مطلع قصائد، مبالغی تعشّق و به قول خودشان شعرهای تشبیب -شعرهای مثلاً فرض کنید عاشقانه و امثال اینها- داشتند، آن حالت محجوبیّت و عفّت در اینها محفوظ بود. من برای اینکه درست روشن بشود مقصودم چیست، مقایسه میکنم با شعر عربیِ همان دوران؛ البتّه شعر عربی، امروز آنجور نیست؛ خوشبختانه شعر عربیِ امروز، شعر بسیار متعهّد و خوبی است؛ الان هم چهار نفر از شعرای عرب لبنانی اینجا تشریف دارند که برای من شعرهایشان را -چند بیتی- قبل از نماز خواندند، واقعاً خوب بود، واقعاً برجسته بود؛ لکن در گذشته اینجور نبود. مثلاً فرض بفرمایید یک شاعری به خودش جرئت میداد با یک زن شناختهشدهی در جامعه، با [بیان] اسم در شعر عشق بازی کند، تعشّق کند؛ این کار، کار رایجی بود؛ این را شما در شعر فارسی نمیبینید، چنین چیزی وجود ندارد. در شعر فارسی، نسبت به معشوق اظهار علاقه و ارادت و محبّت و امثال اینها میشود امّا او یک معشوق ناشناخته است، یک معشوقِ غالباً خیالی یا کلّی است؛ شخص معیّنی نیست. در قصائد عربی دوران اوّل نه، یک شخص معیّنی [منظور شاعر بوده]؛ مثلاً فرض کنید که
و لو انّ لیلی الاخیلیّه سلّمت
علیّ و دونی جندل و صفائح(۴)
«لیلی اَخیَلیّه» یک آدم مشخّصی بوده، یک خانم محترم معتبری در جامعه بوده؛ این شاعر معروف، به این زن تعشّق میکند یعنی هیچ اشکالی هم نداشته. یا فرض بفرمایید یک شاعر معروف دیگری -معاصر فرزدق و جریر و مانند اینها- به نام کُثَیّر؛ این شاعر، عاشق یک شاعرهای است که آن شاعره اسمش عزّه است؛ این کثیّر از بس در شعر خود تعشّق نسبت به آن شاعره کرده، معروف شده به کثیّر عزّه؛ یعنی شما الان بخواهید شرح حال کثیّر را پیدا کنید، باید بگردید دنبال «کثیّر عزّه»؛ این کار معمول بوده، این کار رایج بوده؛ [امّا] در شعر فارسی شما این را اصلاً مشاهده نمیکنید؛ بله، در قصائدِ آنوقت یا بعد در غزلیّات، یا تشبیب هست -به قول خودشان تشبیب و نسیب- یا اصلاً تغزّل و تعشّق هست امّا مطلقاً یک شخص خاصّی را با اسمْ هدف قرار نمیدهند که نسبت به او اظهار عاشقی [کنند]. البتّه در این آخر، شاملو از آیدا اسم میآورد، امّا او زنش است، او عیال خودش است، او یک آدم بیگانهای نیست؛ نسبت به او در شعرهای خودش اظهار تعشّق میکند. بنابراین شعر فارسی یک شعر عفیف است. خب، عرض کردم مواردی پیدا شده که پردهدریهایی کردهاند، حرفهای زشتی- که انسان شرم میکند از اینکه اینها را بر زبان بیاورد یا حتّی گاهی به یاد بیاورد - گفتهاند امّا این خیلی کم است. ما شعر فارسی را در طول تاریخ، عفیف سراغ داریم؛ این را نگه دارید؛ بایستی در محیط شعریِ ما این عفّت شعری محفوظ بماند. این یک نکتهی مهمّی است.
نکتهی دوّم این است؛ عزیزان من! شعر یکی از هنرهای اثرگذار است؛ یک خصوصیّاتی در شعر هست که در بسیاری از هنرهای دیگر نیست. خب بعضی از هنرها در بخش دیگری و به نوع دیگری خیلی اثرگذارند -مثل سینما، مثل تئاتر و از این قبیل- امّا شعر یک جور دیگری اثرگذار است. شعر بایستی جریانسازی بکند؛ یعنی مجموعهی شاعر کشور باید جوری شعر را در فضای هنری کشور و فضای شعری کشور تنظیم بکنند و تولید بکنند و خلق بکنند و تکثیر بکنند که بتواند مسائل مهم و مورد ابتلاء کشور را گفتمانسازی کند و جریانسازی کند. فرض بفرمایید راجع به مسئلهی عدالت، مسئلهی مقاومت، مسئلهی اخلاق؛ ما چقدر احتیاج داریم به اخلاق معاشرتی با یکدیگر که من پریروز هم در یک جلسهای اینجا با جوانها روی این تکیه کردم؛(۵) ما، هم اخلاق فردی خودمان، اخلاق شخصی خودمان بایستی تهذیب بشود و رشد و عُلو پیدا بکند، هم اخلاق معاشرتیمان، رفتارهایمان با مردم، مثل گذشت، مثل ایثار، مثل صداقت، مثل اُخوّت، برادری و از این چیزها. خوشبختانه در تاریخ شعر ما، در این زمینه خیلی حرف هست، خیلی اشعار عالی سروده شده و این گفتمانسازی باید ادامه پیدا کند؛ همچنین در زمینههای گوناگون که عرض کردم؛ مثل مقاومت، مثل همین مسائلی که امشب در چند شعر بود و موضوعات مهمّی بود.
یک نکتهی دیگری در مورد شعر وجود دارد؛ شعر فارسی در طول زمان نقشآفرینی کرده است در تولید اندیشه و تعمیق اندیشه. شما اگر نگاه کنید، در شعر فارسی حکمت زیاد است؛ ما فردوسی را میگوییم «حکیم فردوسی»، نظامی را میگوییم «حکیم نظامی»، سنائی را میگوییم «حکیم سنائی»، و از این قبیل؛ سعدی یک حکیم واقعی است، حافظ یک حکیم و عارف واقعی است؛ یعنی اینها شعر خودشان را ظرفی قرار دادند برای حکمت، آنهم حکمت اسلامی، حکمت قرآنی، حکمت معنوی و پیامبرانه. شعر فارسی مملو از حکمت است؛ بایستی این روحیه و این حالت حکمت و اخلاق، در شعر امروز ما برجسته بشود. من در همین شعرهایی که امشب اینجا خوانده شد، چند بیت دیدم که واقعاً در آنها حکمت بود و از ابیاتی بود که اینها را میتوان نگه داشت در حافظه، در کتاب، در نوشتهها و منتقل کرد و منتشر کرد. نقطهی مقابل این حکمت و اخلاق و تعمیق اندیشه و ایجاد اندیشه و ایجاد امید در شعر، این است که ما در شعر، مخاطب خودمان را به لاابالیگری در عمل، سطحینگری در اندیشه و فکر، وادادگی در سیاست، و بیتفاوتی در مواجههی با دشمن سوق بدهیم؛ یعنی اگر شعرِ ما اینجور باشد که این خصوصیّات را ایجاد بکند، این قطعاً برخلاف حکمت شعری است که در طول زمان در شعر فارسی وجود داشته. بایستی به این توجّه کرد؛ این یک مسئلهی مهمّی است.
شعر بایستی در زمینهی جدّیّت و کوشندگی و انضباط در عمل و ژرفنگری در اندیشه و استحکام در هویّت و مجاهدت در برابر دشمن، فعّال باشد. و این را هم شما برادران و خواهران عزیز ما -شماها نخبگان جامعه هستید؛ یعنی هنر شعر عادتاً از یک ذهن نخبه و روحیهی نخبه برمیخیزد- توجّه داشته باشید و البتّه توجّه هم دارید که برای منحرف ساختن هنر کشور دارد تلاش میشود؛ یعنی دارند سرمایهگذاری میکنند، پول خرج میکنند، هیئتهای اندیشهورز مینشینند طرّاحی میکنند برای اینکه شعر موجود ما را منحرف بکنند؛ همچنانکه در مورد سینمای ما، در مورد تئاتر ما، در مورد نقّاشی ما، در مورد همهی فنون و شعبههای گوناگون هنر، همین کارها دارد انجام میگیرد؛ یعنی کارهای منحرفکننده دارد انجام میگیرد. در مورد شعر هم همینجور است؛ واقعاً دارند تلاش میکنند. یک عدّه آدمهای هرزهگو را بزرگ میکنند؛ من این را الان در جامعهی خودمان مشاهده میکنم؛ دستهایی هستند که فلان شاعرِ بیربطگو و هرزهگو را اصلاً بزرگ میکنند، مطرح میکنند، چهره میکنند، درحالیکه از لحاظ فنّی هم شعرهایشان شعرهای پایینی است؛ حالا از لحاظ محتوا که هیچ، از لحاظ فنّی هم شعری نیست که حالا بگوییم «شعر خوبی است، ولو مضمونش مضمون بدی است»؛ نه، اصلاً شعرش از لحاظ فنّی هم [بد است]، لکن اینها بزرگشان میکنند.
یک نکتهی دیگری که خیلی مهم است، مسئلهی ترانه و سرود است. من یک بار دیگر،(۶) اینجا این قضیّه را مطرح کردم که ترانه و سرود، یک بخش لازم و یک شعبهی لازم در زمینهی هنر شعری است و خیلی هم تأثیر میگذارد؛ ترانه و سرود واقعاً تأثیرگذار است. ما در موارد بسیاری دیدهایم که مثلاً یک شعری در زبان جوان، نوجوان و افراد مختلف -دانشجو، دانشآموز و غیره- جریان دارد که خود این شعر موجب حرکت است، موجب نشاط است، موجب جهتدهی است. الان در این زمینه انصافاً ما کم داریم و کم گذاشتهایم؛ در زمینهی ترانه و در زمینهی سرود، سرودهای خوب کم است.
جامعهی ایرانی با شعر آمیخته است و این خیلی نقطهی قوّت بزرگی است. جامعهی عرب هم همینجور است؛ عربها هم همینجورند؛ آنها هم با شعر خیلی اُنس دارند و آمیختهاند. شما ملاحظه کنید در همین قضایای انقلاب، در این سالهای گوناگون انقلاب، شعارهایی که غالباً هم موزون است و صورت شعری دارد، خودش از دل جمعیّت جوشیده؛ یعنی اصلاً هیچکس هم نمیداند چه کسی تولید کرده این شعر را، امّا از دل جمعیّت یک نفر گفته، طبع دیگران متمایل به آن بوده و چون شعر است و چون موزون و مثلاً در مواردی مُقفّیٰ(۷) است، مردم دنبال کردهاند آن را. در محیطهای زندگی ما، شعر خیلی رایج است و این خیلی فرصت بزرگی است. من یک چیزی یادداشت کردهام و دوست داشتم بگویم این را؛ در یکی از این اعلانهای فواتحی(۸) که در بعضی از روزنامهها هست، یک شعری من دیدم؛ بعضیها شعر مینویسند، نظر آدم به طور طبیعی کشانده میشود طرف آن شعر؛ دیدم واقعاً طبیعت مردم ما اصلاً طبیعت شاعرانه است. لحن هم در این بیت شبیه لحن بیدل است، [منتها] نمیدانم این شعر مال چه کسی است:
به صد دام آرمیدم، دامن از چندین قفس چیدم
ندیدم جز به بالِ نیستی پرواز آزادی(۹)
چقدر قشنگ است! ندیدم جز به بالِ نیستی پرواز آزادی. خب این روحیهی مردم ما است؛ در اعلان فاتحهشان هم شما میبینید یک شعر به این قشنگی را پیدا میکند [و میآورد]. البتّه حالا شماها که با رایانه و مانند آن سروکار دارید، میتوانید شاعرش را هم پیدا کنید؛ بنده نفهمیدم شاعرش چه کسی است امّا زبان، شبیه زبان بیدل است. از این فرصت، از این تمنّای موجود و تقاضای موجود در جامعه برای شعر باید استفاده کرد و مفاهیمی را که مردم احتیاج دارند آنها را بدانند یا روشهای عملیای را که مردم احتیاج دارند با آنها آشنا بشوند، در زبان شعر به مردم منتقل کرد.
انشاءالله که همهی شما موفّق باشید و امیدواریم که سالهای متمادی این توفیق را پیدا کنید که در این صراط حرکت کنید.
والسّلام علیکم و رحمهالله و برکاته
۱) در ابتدای این دیدار، جمعی از شاعران به قرائت اشعار خود پرداختند.
۲) متنبّی. «انسان به هرچه آرزو دارد دست نمییابد؛ همانطور که بادها در جهتی که کشتیها میپسندند نمیوزند.»
۳) بارز شدن، آشکار شدن
۴) توبه ابن الحُمیر
۵) بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور (۱۳۹۷/۳/۷)
۶) بیانات در دیدار جمعی از شاعران به مناسبت میلاد حضرت امام حسن مجتبیٰ (علیهالسّلام) (۱۳۹۵/۳/۳۱)
۷) دارای قافیه
۸) آگهی تسلیت
۹) بیدل دهلوی
بسم الله الرّحمن الرّحیم