پایگاه مقاومت دانشگاه محقق اردبیلی
برادر گرانقدر همکار عزیز سید محمد رضا اسدی
| نام و نام خانوادگی | سید فراهم اسدی | نام پدر | سید اسکندر | محل تولد | خلخال - روستای آلهاشم علیا |
| شماره شناسنامه | 1044 | تاریخ تولد | 09/05/1349 | محل اعزام | خلخال |
| نوع عضویت | بسیجی | نحوه شهادت | اصابت ترکش | محل شهادت | شلمچه – کربلای 5 |
| تاریخ شهادت | 9/11/1365 | پایگاه خدمتی | شهید سید سعید مدنی و شهید محرم اسدیان خلخال | مزار شهید | خلخال - مزار شهدا |
زندگینامه شهید
وی در سال 1349 در روستای آلهاشم علیا خلخال در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در همان روستا به پایان و برای ادامه تحصیل در مقطع راهنمایی همراه خانواده به شهرستان خلخال مهاجرت نمودند. ایشان همزمان ضمن تحصیل در مدرسه راهنمایی مولوی در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی بخصوص کلاسهای قرانی و برنامه های فرهنگی- اجتماعی مساجد و پایگاهها مقاومت بسیج شرکتی فعال داشتند.
قسمتی از فعالیت های مبارزاتی شهید
شهید سید فراهم علارغم سن پایین از لحاظ آگاهی فکری و تجزیه و تحلیل مسائل اجتماعی و نیز از نظر جسمانی بسیار قوی و ورزیده بودند و بهمین خاطر از همان اوایل ورود به دوره راهنمایی عضو پایگاه مقاومت بسیج شهید محرم اسدیان مسجد صاحب الزمان (عج) و بعد پایگاه شهید سید سعید مدنی امامزاده قاضیلر خلخال شده و فعا لیت های چشمگیری داشتند , ایشان همه آموزشهای نظامی و رزمی را در حد خود سپری کرده، ایمان و علاقه ای که به اسلام و امام و بسیج داشتند و هم دفاع از خاک میهن باعث گردید چندین بار به پذیرش بسیج جهت اعزام مراجعه نمایند که سپاه بخاطر سن پایین ایشان ممانعت نموده، بالاخره ایشان توانستند در تاریخ 3 آذرماه 1365 با کاروان اول سپاه محمد رسول الله (ص) عازم جبهه و پس از شرکت در مراحل عملیات های کربلای چهار، در عملیات کربلای پنج در منطقه عملیاتی شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره شهید و پیکر پاکشان به تاریخ 9 بهمن ماه 1365 به پشت جبهه منتقل و در تاریخ 14 بهمن ماه 1365 در شهرستان خلخال تشییع و در مزار شهدای این شهر به خاک سپرده شدند .
قسمتی از وصیت نامه شهید
«پدرم و مادرم تقاضایم از شما این است که به خلق خدا و دین خدا خدمت نموده و کاری کنید که کارتان جاودانه باشد صبر داشته باشید که اسلام عزیز به صبر کردن در تمام مصیبتها و مشکلات امر نموده اند، در مصیبت من کمتر عزادری کنید، روبروی دشمن گریه نکنید برای اینکه ناراحتی شما موجب شادی دشمن خواهد شد. پدر و مادر عزیزم وصیتی که به شما دارم ا ین است که برادران کوچکتر از خودم را به نماز واداری و چنان تربیت دهی که خداوند آنها را قبول کند »
و در قسمتی دیگر از وصیتنامه ایشان چنین آمده است که:« راه من راه حسین (ع) است که در این راه از تمام یاران و انصار ش گذشت و ذلت را قبول نکرد. مبادا عده ای کوتاه فکر بیخود تصور کنند که ایشان (شهدا)بدون هدف شهید می شوند. خدا شاهد است که من این راه را آگاهانه انتخاب نموده و در این راه جان باخته ام.» و در آخر وصیتنامه آغشته به خونش شعری به این مضمون آورده اند :
از خیل دلاوران گسستن نتوان با روح خدا عهد شکستن نتوان
این است پیام خون یاران "شهید" جنگ است برادران نشستن نتوان