بسم الله الرحمن الرحیم
در محضر استاد 1
جرعه ای سیراب شویم از چشمه ی محبّت!
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حجّه الإسلام و المسلمین فروغی
قابلیّت، ظرفیّت و استعداد سه رکن اساسی برای رسیدن به فیض الهی است. فیوضات خداوند متّصل و لاینقطع است .
سؤال: چرا نمی توانیم به فیوضات خاصّ معنوی دست یابیم؟
جواب: هر فیضی در عالم بر اساس محبّت الهی جاری است . تا خدایی نشویم، از درک محبّت خداوند عاجزیم که اگر حقیقت محبّت خداوند را درک کنیم، می میریم .
آن را که خبر شد، خبری باز نیامد
سؤال: چگونه می توان محبّت خداوند را دریافت؟
جواب : باید مَحرم درگاه الهی شد و رنگ خدایی به خود گرفت؛ رنگ خدایی یعنی رنگ بندگی و پرستش. انسان این چنین به عشق دست می یابد؛ چرا که عشق را فقط در بازار بندگی می فروشند و بس!
از آن پس خودی نمی ماند که به آن ببالد؛ اینگونه می توان به حقیقت محبّت الهی پی برد .
توجّه: هر محبّتی که در عالم هستی بین موجودات وجود دارد، همه از عالم غیب است و ریشه در محبّت خداوند دارد ...
تو مپندار که مجنون به خودش مجنون گشت
از سمک تا به سماکش کشش لیلی بود.
و اوست، لیلای حقیقی عالمیان! تاجایی که در سایه ی محبّت جاری اش در عالم، در دل هر ذرّهای جایی برای خود بنیان نهاده است؛ در این میان والاترین حَرَمش را در وجود انسان بنا کرده و آن را قلب نهاده است: "القلب حرم الله"
این قلب کعبه ی توست. آن را دریاب که جز صاحب خانه اش، نامحرمی به آن راه نیابد .
داستان : شخصی کنیزی داشت که اهل دل بود. در نیمه های شب، رختخوابش را جمع می کرد و به مناجات با خدا بر میخواست؛ تا این که شبی همسرش متوجّه مناجات او شد و شنید که کنیز این چنین با محبوبش نجوا میکند:
خدایا تو را قسم می دهم به محبّتی که نسبت به من داری، مراببخش .
مرد گفت: این گونه مخواه؛ بلکه بگو:"خدایا تو را قسم به محبّتی که من نسبت به تو دارم، مرا ببخش !"
کنیز در پاسخ گفت:"تو خدا را نشناختهای! محبّت من در برابر محبّت خدا، قطرهای در برابر دریاست "