متن سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین سیف اله مدبر بدین شرح می باشد:
ابتدا این ایام را به محضر خود حضرت حجت ابن الحسن العسگری عجل الله تعالی فرجه الشریف تبریک عرض نموده و همچنین روز رحلت بزرگ مرد تاریخ فرزند برومند رسول خدا امام خمینی(ره) را هم خدمت آقامون تسلیت عرض می کنم.
در مورد انقلاب امام باید عرض کنم که انقلاب شاخصه های خودش را دارد.انقلاب نه رفورم است نه اسلام است نه کودتاست و نه شورش.بلکه انقلاب یک تغییر بنیادین توسط مردم هست که با خون بها داده شده است.انقلاب با پسوند اسلام جهت احیا و تقویت و به وجود آوردن ارزش ها و هنجارهای اجتماعی است.
ریشه های نقلاب ما از کجا شروع شده است؟
در این جا دو نگاه است:یکی انقلاب اسلامی ایران و دیگری انقلاب اسلامی ایران ولی تاریخش.
اینکه ریشه های انقلاب ما از کجا و چگونه شروع شده است.اگر ما این ریشه ها را مطالعه بکنیم به مسأله مهدویت می رسیم .در اینجاست که انقلابی را که پیغمبر اسلام صل الله علیه و آله و سلم می خواست انجام بدهد آن انقلاب به دست فرزندش حضرت امام زمان(عج) بایستی تکمیل شود.پیامبر مکرم اسلام انقلاب کرد ولی با گذشت آن زمان یک عده انسان های کج فهم و دارای فکر غلط مانع رشد انقلاب و اسلام شدند.در این جا بود که پیامبر اسلام توقف کرد،دوباره این انقلاب ادامه پیدا کرد.
با بررسی بیشتر در می یابیم آن چیزی که در ریشه های انقلاب مطرح است؛یکی ارتباط دین و سیاست است. زمانی که ارتباط دین و سیاست یکی از ریشه های انقلاب ما محسوب می شود، باید ببینیم انقلاب ما در این مقوله کجاست .با بررسی بیشتر این موضوع می بینیم انقلاب های زیادی در دنیا رخ داده است. 
یک نگاه به این دو مقوله مسأله تباین است. یعنی در این مقوله دین به سیاست هیچ ربطی ندارد.سیاست کجا، دین کجا.این نگاه می گوید جایگاه دین در مساجد است.سیاست هم که جامعه دست آن است.اسم این مکتب را سکولاریسم گذاشتند ودرانقلاب فرانسه شکوفا شد.در انقلاب فرانسه همین است که دین در جای خود و سیاست هم در جای خود یعنی این دوتا ربطشان به هم در واقع تقاین یا همان منطق است. 
نگاه دیگر تقابل است.این دوتا یعنی دین و سیاست درجنگ هم هستند همدیگر را میخواهند بکشند. دراینصورت یا دین سیاست را از بین می برد و یا سیاست دین را محو میکند.
این دواصلا قابل جمع نیستند.گفتند: دین افیون جامعه انسانی است.در شوروی سابق انقلابی اتفاق افتاد که هدف این انقلاب پایش تقابل بین دین و سیاست بود.گفتند دین با سیاست هیچ سازگاری ندارد.بنابراین درسهایی به نام آتائیسم را درکشورشوروی گذاشتند.آتائیسم یک کتاب درسی با موضوع دین زدایی(دین هست جامعه پیشرفت نمیکند) می باشد.
این کتاب درسی تا زمان فروپاشی کشورشوروی سابق تدریس می شد این هم ماهیت انقلاب شوروی سابق هست که قائده این انقلاب تقابل بین دین و سیاست در جنگ هم است.
نگاه بعدی با مقوله دین و سیاست مسأله تعامل است.دراین مسأله سیاست دین را استعمار می کند و به خدمت میگیرد بدین معنی که هرجا لازم شد ازدین به نفع خود بهره میبرد. در اینجا سیاست میگوید از آیات و روایات استفاده کنید ولی دین حق ندارد وارد حوزه سیاست شود.
این مسأله به مرور زمان در افکار دانشمندان ایرانی خیلی جریان یافت و الان هم هست که درنهایت در کشور افغانستان بروز پیدا کرد.به طوری که قانون فعلی در کشور افغانستان تعامل بین دین و سیاست است.
آنچه پیغمبر ما اسلام ناب محمدی پشتیبان آن فکر و تفکر است آن اصل تساوی است.
تساوی بین دین و سیاست یعنی اینکه دین ما عین سیاست ما و سیاست ما هم عین دیانت ماست بنابراین اسلام ناب محمدی(ص) یعنی تساوی بین دین و سیاست نه تباین، نه تعامل و نه تقابل .انبیاء و ائمه معصومین علیهم السلام هم سیاسی و هم دینی بودند.
حضرت امام خمینی (ره) که تئوریسین انقلاب اسلامی ایران هست آمد و این مسأله را مطرح کرد که سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما هم عین سیاست ماست.در واقع انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) از اسلام ناب محمدی(ص) برگرفته شده است.
ریشه بعدی اسلام است.اسلامی که به ما اموزه های سیاسی را یاد بدهد.قرآن و حدیث.
حدیث همان سیره نظری و عملی است یکی قرآن و دیگری ائمه معصومین علیهم السلام (هم سیره نظری و هم سیره عملی).
لازم به توضیح است که این برنامه به همت نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه محقق اردبیلی،کانون بسیج اساتید و پایگاه مقاومت دانشگاه برگزار شد.