سانتریفیوژ، کانال سوئز و آرمانهایمان

 | تاریخ ارسال: 1393/11/20 - 14:37 | 

سانتریفیوژ، کانال سوئز و آرمان‌هایمان

AWT IMAGEسانتریفیوژ همان کانال سوئز است! سانتریفیوژ یک قطعه از یک محصول تکنولوژیکی است و کانال سوئز یک منطقه‌ی جغرافیایی. شاید این سؤال پیش بیاید که مگر شباهت این دو در چه چیزی است که اجازه‌ی این تشبیه را به خود می‌دهیم؟

آن چیزی که این ‌دو را به هم متصل می‌کند «ژئوپلیتیک» است. جغرافیا، در دوره‌ای از تاریخ معاصر که کشورها برای قوی‌ بودن، هدف خود را تصرف سرزمین‌های مهم قرار می‌دادند، نقش ویژه‌ای در عالم سیاست پیدا می‌کند. در همین دوره است که جنگ‌های مهمی برای تصرف نقاط کلیدی آغاز می‌‌گردد و خون‌های زیادی ریخته می‌شود. به آن نقاط کلیدی، نقاط ژئوپلیتیکی گویند. در این زمان، چون نیروی دریایی و تجارت دریایی نقش محوری را برای سلطه داشت، تصرف «عناصر قدرت دریایی اجازه می‌دهد که آن کشور با صدایی سخن گوید که دیگران به آن توجه کنند.»[۱]

در دوره‌ی استعمار سرزمینی، داشتن این نقاط استراتژیک، یعنی مواضع نزدیک به آب‌هایی که کشتی‌ها در آن به هم نزدیک می‌شدند یا از طریق آن انتقال کالاهای تجاری، نیروهای رزمی و یا پشتیبانی آن صورت می‌گرفت، سبب قدرت‌ یافتن آن کشور می‌شد و به همین دلیل بود که بیسمارک، مؤسس آلمان قدرتمند، گفته بود که ما بدون مستعمره نمی‌توانیم یک قدرت دریایی بزرگ باشیم. دماغه‌ی امیدنیک در جنوب آفریقا، تنگه‌ی هرمز در خلیج فارس، کانال سوئز در قاره‌ی آفریقا و... نقاطی هستند که به نقاط کلیدی معروف بودند.
 
* مصر منهای کانال سوئز
تا اواسط قرن نوزدهم، کشتی‌های تجاری این امکان را نداشتند که از راه دریا و از بین دو قاره‌ی اروپا و آفریقا، خود را به آسیا برسانند، بلکه باید یا به مصر می‌رفتند و از آنجا از راه زمینی خود را به آن ‌سوی خشکی می‌رساندند و دوباره بارها را بر کشتی سوار می‌کردند و یا از راه جنوب قاره‌ی آفریقا و با دور زدن این قاره و عبور از دماغه‌ی امیدنیک، خود را به آسیا مخصوصاً هندوستان می‌رساندند.
AWT IMAGE
دنیای امروز تغییر کرده است. دیگر نزاع‌های اصلی بر سر سرزمین و تصرف فیزیکی آن نیست. به همین دلیل هم کلیدهای دنیا تغییر کرده‌اند. یکی از عناصر کلیدی ژئوپلیتیک آینده، «انرژی» است که حرکت چرخ‌های اقتصادی را تأمین می‌کند.


مصر در این ایام، در اختیار دولت عثمانی است، اما نیروهای فرانسوی مصر را تصرف کرده‌اند و این سرزمین زیر چکمه‌ی نیروهای نظامی ناپلئون است. مردم مصر قیام می‌کنند، محمدعلی پاشا که ارتشی را مجهز کرده است، با کمک مردم، فرانسویان را از مصر بیرون می‌کند و اجازه نمی‌دهد انگلیسی‌ها به‌جای آن‌ها بیایند. او که بنیان‌گذار مصر نوین است، سلسله‌ی خدیوان را در مصر تأسیس می‌کند، اما زمان بدین‌صورت نمی‌گذرد. خدیویان بعد از محمدعلی پاشا، مانند او توانمند نبودند و با وام‌هایی که از خارجی‌ها گرفتند، مصر را به کشوری بدهکار تبدیل کردند. کار به آنجا رسید که مصر برای رفع بدهی‌اش مجبور شد کانال سوئز را که تازه افتتاح شده و به بهره‌برداری رسیده بود، به انگلیس‌ واگذارد و بدین‌ترتیب، مصر نقطه‌ی ژئوپلیتیک خود را از دست داد. با حضور در مهم‌ترین نقطه‌‌ی جغرافیایی که اروپا را به آسیا از راه قاره‌ی آفریقا و از راه دریا متصل می‌کرد، انگلستان نه‌تنها قوی‌تر از رقبای دیگرش از جمله فرانسه در آن دوره‌ی تاریخی شد، بلکه مصر استقلال‌یافته از فرانسه، اسیر دست انگلستان شد. آن‌چنان دخالت انگلستان بر اوضاع مصر بالا رفت که در اوایل قرن بیستم، مصر رسماً تحت‌الحمایه‌ی استعمار انگلستان شد و آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت.

* امروز منهای ژئوپلیتیک
دنیای امروز تغییر کرده است. دیگر نزاع‌های اصلی بر سر سرزمین و تصرف فیزیکی آن نیست. به همین دلیل هم کلیدهای دنیا تغییر کرده‌اند. یکی از عناصر کلیدی ژئوپلیتیک آینده، «انرژی» است که حرکت چرخ‌های اقتصادی را تأمین می‌کند. در روزگاری که انقلاب صنعتی به وقوع پیوست، مردم جهان وابستگی انکارناپذیری به انرژی‌های فسیلی پیدا کردند. دلیل اینکه ایران برای استعمارگران غربی از ۱۹۰۸ میلادی به این‌سو مهم‌تر شد، این بود که علاوه بر همسایگی با هندوستان، سفره‌های زیرزمینی نفتی در آن کشف شد و این‌ها همان اهدافی بود که باعث می‌شد استعمارگران وقت، ایران را به دو قسمت کنند. شمال ایران و امتیاز شیلات به روس‌ها رسید و جنوب را با نفتش انگلیس‌ها برداشتند.

اما امروز با رو به پایان ‌بودن سفره‌های زیرزمینی فسیلی و همچنین سیاست بهره‌وری از آن، تلاش برای یافتن انرژی‌های جایگزین امری حیاتی شده است. در حقیقت، گذر از عصر استفاده از سوخت‌های فسیلی، یکی از همان نقاطی است که قدرت‌های آینده را معلوم می‌کند. ابعاد بازار انرژی جهانی بسیار گسترده است. براساس گزارشی که در سال ۸۸ در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص صورت گرفت، «برآوردها نشان می‌دهد که حجم بازار انرژی در حد پانزده هزار گیگاوات است. از نظر ارزش، این صنعت متجاوز از شش تریلیون دلار گردش مالی ایجاد می‌کند که رقمی در حدود یک دهم ارزش اقتصاد جهان است. برآورد نشان می‌دهد که حجم بازار انرژی جهان در سال ۲۰۵۰ میلادی، متجاوز از سی هزار گیگاوات خواهد رسید.»[۲]
AWT IMAGE
سانتریفیوژِ امروز، کانالِ سوئزِ دیروز است. سانتریفیوژ یکی از همان نقاط ژئوپلیتیکی است که در دست هرکسی باشد، می‌تواند کشورهای دیگر را وابسته به خود کند. به همین دلیل تا زمانی که آن نقطه‌ی ژئوپلیتیک را داشته باشیم، «دشمن فعلاً نمی‌آید با آرمان‌ها، معارضه‌ی صریح بکند.»


ارزان بودن و سهولت استفاده از انرژی جایگزین، الزامات انکارناپذیر عبور از سوخت فسیلی خواهد بود. کشورهایی که می‌خواهند مستقل باشند و زور نشنوند، باید با بهره از انرژی‌های جایگزین، یعنی مجموعه‌ای از انرژی‌های باد، آب، خورشید و هسته‌ای، برای خود بسته‌های انرژی ایجاد کنند. امروز حتی برخی از کشورها با استفاده از فناوری‌های نوین، نسل جدیدی از بهره‌برداری از سفره‌های زیرزمینی را به‌ راه انداخته‌اند. در این میان، سهم انرژی هسته‌ای به دلیل ارزان، غنی و پرظرفیت بودن، در تأمین سوخت آینده بیشتر است و اگر امروز در دنیا چالش بر سر انرژی هسته‌ای وجود دارد، دلیلش این است که عده‌ای از کشورها به دنبال انحصار این نقطه‌ی کلیدی هستند تا توانایی تولید «اورانیوم غنی‌شده» یعنی همان «سوخت هسته‌ای» را فقط در اختیار خود داشته باشند. سوخت هسته‌ای همان چیزی است که نقش نفت و گاز امروز را برای نیروگاه‌های تولید انرژی در آینده‌ای نه‌چندان دور، بازی خواهد کرد. اقتصاد دهه‌های آینده متصل است به چرخیدن سانتریفیوژها. به همین دلیل هم هست که الزاماً باید «سهم برق هسته‌ای ایران تا سال ۲۰۳۰ (۱۴۰۷ شمسی) به ده درصد برسد.»[۳]

سانتریفیوژِ امروز، کانالِ سوئزِ دیروز است. سانتریفیوژ یکی از همان نقاط ژئوپلیتیکی است که در دست هرکسی باشد، می‌تواند کشورهای دیگر را وابسته به خود کند. به همین دلیل تا زمانی که آن نقطه‌ی ژئوپلیتیک را داشته باشیم، «دشمن فعلاً نمی‌آید با آرمان‌ها، معارضه‌ی صریح بکند.»[۴] اما «اگر ما عقب‌نشینی کردیم، به‌صراحت هم می‌رسد.»[۵] زیرا برای زندگی‌مان وابسته به او خواهیم شد که اگر شدیم، استقلالمان را از دست خواهیم داد؛ یعنی آرمانمان را، یعنی آن سبو می‌شکند و آن پیمانه می‌ریزد...

پی‌نوشت‌ها:
[۱]. ازغندی، علیرضا، مسائل نظامی و استراتژیک معاصر، سمت.
[۲]. خلعت‌بری، فیروزه، رویکرد آینده‌پژوهی به آینده‌ی انرژی در ایران، مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، سال ۸۸.
[۳]. معاون برنامه‌ریزی شرکت مادر تخصصی تولید و توسعه‌ی انرژی اتمی ایران، ایرنا:
http://www۷.en.irna.ir/fa/News/۸۱۴۸۱۹۶۲/
۴ و ۵. دیدار رهبر انقلاب اسلامی با مردم قم.

منبع: سایت مقام معظم رهبری 



دفعات مشاهده: 6111 بار   |   دفعات چاپ: 893 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر

نظریه اسلام‌ ناب-اسلام آمریکایی، از امام خمینی تا رهبر انقلاب

 | تاریخ ارسال: 1393/10/3 - 19:47 | 
نظریه اسلام‌ ناب-اسلام آمریکایی، از امام خمینی تا رهبر انقلاب 

نظریه‌ی" اسلام ناب-اسلام آمریکایی" اگرچه در ابتدا از سوی امام خمینی رحمه‌الله طرح شد، اما بعد از ایشان، توسط رهبر انقلاب نیز ادامه یافت و تعاریف و جنبه‌های بیشتری نیز به آن افزوده شد. برای مثال، رهبر انقلاب در پیام حج امسال خود، سه مسئله‌ی کلیدی جهان اسلام را «اتحاد مسلمانان»، «مسئله‌ی فلسطین» و «مسئله‌ی درک تفاوت اسلام‌ ناب-اسلام آمریکایی» معرفی کردند. در این میان، دو مسئله‌ی اتحاد جهان اسلام و مسئله‌ی فلسطین، همواره تا حدودی در ذهن و زبان نخبگان امت مطرح بوده‌، اما به نظر می‌رسد مسئله‌ی سوم آن‌چنان‌که باید، ضریب نگرفته و مورد توجه قرار نگرفته است. حال آنکه امروزه با تحولات شگرفی که در منطقه حادث شده، اهمیت پرداختن به این مسئله‌ صدچندان شده است. یادداشت زیر تلاش می‌کند تا به‌عنوان گام نخست، تکوین این نظریه و ادوار تاریخی آن را در کلام امام خمینی رحمه‌الله و رهبر انقلاب، مورد بررسی قرار دهد.
در این بخش فقط شکلها درج شده است، علاقمندان می توانند متن کامل را در سایت http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=28500 ملاحظه فرمایند.

AWT IMAGE

نگاره‌ی یکفراوانی کاربرد ادبیات اسلام ناب-اسلام آمریکایی براساس زمان در آثار امام خمینی رحمه‌الله


AWT IMAGE

نگاره‌ی دوفراوانی کاربرد کلیدواژه‌ی «اسلام آمریکایی» در ادبیات حضرت‌ آیت‌الله خامنه‌ای در دوران رهبری ایشان، نشان‌دهنده‌ی سه دوره‌ی متمایز نظریه‌ی اسلام ‌ناب-اسلام آمریکایی است.


AWT IMAGE

نگاره‌ی سهادوار نظریه‌ی اسلام ناب-اسلام آمریکایی


AWT IMAGE
نگاره‌ی چهارامام خمینی رحمه‌الله مفهوم اسلام آمریکایی را شامل موارد متعدد اسلام تجدد و اسلام تحجر می‌دانند.

AWT IMAGE
نگاره‌ی پنجحضرت آیت‌الله خامنه‌ای نیز مفهوم اسلام آمریکایی را در موارد متعددی درباره‌ی اسلام تجدد و اسلام تحجر به کار می‌برند.

دفعات مشاهده: 6145 بار   |   دفعات چاپ: 856 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر

چه کسی تهدید واقعی است؟

 | تاریخ ارسال: 1393/9/2 - 22:04 | 
AWT IMAGE

دفعات مشاهده: 6352 بار   |   دفعات چاپ: 776 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر

بازخوانی تاریخی عدم استفاده ایران از سلاح کشتار جمعی

 | تاریخ ارسال: 1393/8/30 - 21:55 | 

گذشته، چراغ راه آینده

بازخوانی تاریخی عدم استفاده ایران از سلاح کشتار جمعی

Description: http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/spacer.gifیکی از اتهاماتی که در طول ۱۰ سال گذشته، و در جریان مذاکرات هسته‌ای از سوی کشورهای غربی و به‌طور خاص ایالات متحده به ایران نسبت داده شده، «تلاش برای ساخت سلاح هسته‌ای» است. در طول یک سال اخیر نیز همواره مقامات آمریکایی بر موضوع «گریز هسته‌ای» (Break out) تأکید داشته و مدعی بوده‌اند که ما همچنان به ساخت سلاح هسته‌ای از سوی ایران مشکوکیم و به همین خاطر باید کاری کنیم که فرایند تصمیم تا اقدام به ساخت سلاح هسته‌ای توسط ایران، حداقل شش ماه به طول بینجامد.


این اتهامات در حالی مطرح می‌شود که مبتنی بر وقایع تاریخی، آمریکا خود به‌عنوان تنها کشوری است که در طول تاریخ بشر، از بمب اتمی علیه کشوری دیگر استفاده کرد و در جریان جنگ جهانی دوم، صدها هزار نفر از مردم بی‌گناه شهرهای هیروشیما و ناکازاکی را قتل‌عام نمود. اگرچه مردم ژاپن هنوز هم با عوارض شیمیایی برجای‌مانده از آن جنایت دست و پنجه نرم می‌کنند.

در سویی دیگر اما کارنامه‌ی روشن جمهوری اسلامی ایران در جنگ هشت ساله‌ی خود با رژیم بعث عراق قرار دارد که علی‌رغم نابرابر و ناعادلانه بودن آن، این کشور هیچ‌گاه حاضر نشد در طول این جنگ از سلاح کشتارجمعی علیه مردم بی‌گناه استفاده کند.

چندی پیش نیز یکی از تحلیلگران غربی در مصاحبه‌ای پیرامون پرونده‌ی هسته‌ای ایران به این موضوع اشاره کرد که ادعای داشتن سلاح هسته‌ای از سوی ایران، امری دور از ذهن است؛ چرا که این کشور حتی در جنگ هشت ساله‌ی خود علیه صدام، یعنی کسی که در طرف مقابل ایران از انواع و اقسام سلاح‌های کشتارجمعی استفاده کرد هم حاضر نشد دست به اقدام مشابه بزند.

Description: http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/spacer.gifدر جلسه‌ای که فرماندهان نظامی و مسئولان سیاسی به حضور امام خمینی رسیدند و متفق‌القول، توقف در مرز را مانع دفاع در برابر تجاوزهای بعدی عراق دانسته و خواستار اجازه‌ی ورود به خاک عراق شدند، امام خمینی تنها با این شرط با ورود به خاک عراق موافقت کردند که در عملیات‌ها به مردم عادی و مناطق مسکونی آسیبی وارد نشود. امام تأکید کردند: "در نقاطی وارد شوید که مردم آسیب نبینند."


این در حالی است که برخی معتقدند در زمان جنگ دست یازیدن به هر عملی هرچقدر وحشیانه و سرکوبگرانه مجاز است. عده‌ای پا را فراتر نهاده اظهار می‌دارند که در زمان جنگ حتی می‌توان بر روی شهروندان خودی اسلحه کشید و هرگونه اعتراض داخلی را به نفع پیشبرد جنگ به شدیدترین نحو ممکن سرکوب کرد.

جنگ ایران و عراق که «طولانی‌ترین جنگ قرن» نیز خوانده شده است، از سویی نشانگر ظهور و بروز عقاید ابرازشده‌ی فوق است و از سویی دیگر ناقض آن چیزی است که در سطور پیشین بیان شد. آن‌جایی که کنشگر میدان جنگ رژیم بعثی عراق است، انهدام، خرابی، تجاوز و جنایت بی‌آن‌که به حد یقفی قائل باشد در شدیدترین وضع خود جریان می‌یابد. اما در جایی که تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران جمهوری اسلامی ایران بازیگر اصلی صحنه‌ی نبرد هستند، بر مبانی و اصولی پایبندی می‌کنند که مانع دست یازیدن به اقدامی مشابه است.

عملکرد تصمیم‌گیران سیاسی و نظامی در جمهوری اسلامی ایران و به‌ویژه تصمیمات و اراده‌ی امام خمینی، رهبر کبیر انقلاب اسلامی در دوران هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران دربردارنده‌ی نمونه‌های بسیاری است از توانستن و انجام ندادن. در این جنگ علی‌رغم وقوع جنایت و تجاوز و وحشی‌گری از سوی دشمن، جمهوری اسلامی ایران در حالی که «می‌توانست اگر می‌خواست» جنایات دشمن را در سطحی وسیع‌تر و مقیاسی شدیدتر پاسخ دهد، بر اصول خود پایداری کرد و خویشتنداری نمود.

از این رو در این نوشتار برخی از مواردی که نشانگر خودداری مسئولان جمهوری اسلامی ایران از انجام اعمال غیرانسانی، استفاده نکردن از سلاح‌های کشتارجمعی و رعایت موازین اسلامی حتی در مقابل دشمنی وحشی نظیر رژیم بعثی است به‌اختصار مورد اشاره قرار گرفته است.

 
ورود به خاک عراق

پس از آزادسازی خرمشهر و در حالی که امام خمینی رحمه‌الله در نخستین جلسه‌ی تصمیم‌گیران نظامی و سیاسی کشور برای تعیین تکلیف ادامه‌ی جنگ، با ورود به خاک عراق مخالفت کرده بودند، در جلسه‌ای دیگر در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۳۶۲ که فرماندهان نظامی و مسئولان سیاسی به حضور ایشان رسیدند و با استدلال‌های قوی و منطقی متفق‌القول، توقف در مرز را مانع دفاع در برابر تجاوزهای بعدی عراق دانسته و خواستار اجازه‌ی ورود به خاک عراق شدند،۱ امام خمینی رحمه‌الله تنها با این شرط با ورود به خاک عراق موافقت کردند که در عملیات‌ها به مردم عادی و مناطق مسکونی آسیبی وارد نشود. امامرحمه‌الله مؤکداً تأکید کردند: «در نقاطی وارد شوید که مردم آسیب نبینند۲ بر این اساس عملیات رمضان در منطقه‌ای طراحی و اجرا شد که خالی از سکنه بود.

Description: http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/spacer.gifمسئولان جمهوری اسلامی حتی با طرحی که پیشنهاد می‌کرد اسرای عراقی به شهرهایی که در شعاع عملکرد موشک‌های عراق قرار دارند انتقال داده شوند تا عراق از حمله به این شهرها منصرف شود و یا در صورت حمله، شهروندان این کشور در معرض آسیب قرار بگیرند مخالفت کردند.


حملات شیمیایی

عراق از ۲۷ مهر ۱۳۵۹ تا ۳ شهریور ۱۳۶۷ در مجموع ۵۸۲ بار حمله‌ی شیمیایی شامل حملات آزمایشی، محدود، گسترده‌ی حجیم و فوق گسترده انجام داد. در نتیجه‌ی این حملات بیش از ۱۰ هزار نفر شهید، حدود ۱۰۰ هزار نفر مصدوم شدید و نیازمند مداومت درمان و قریب به ۲۵۰ هزار نفر دچار مصدومیت خفیف شدند.۳ تنها در بمباران شیمیایی حلبچه که در ۲۶ اسفند ۱۳۶۶ انجام شد، حدود ۵ هزار نفر شهید و تعداد بیشتری مصدوم شدند.۴ در چنین وضعیتی جمهوری اسلامی ایران نه‌تنها اقدام به مقابله‌به‌مثل نکرد، بلکه فرماندهان نظامی و مسئولان بهداری، رسیدگی به مصدومانِ عراقی بمباران‌ها را وجهه‌ی همت خویش ساختند و آسیب‌دیدگان و آوارگان را به داخل خاک ایران انتقال داده و تحت مداوا و رسیدگی قرار دادند.۵ بر اساس اسناد ارائه‌شده از سوی سازمان ملل متحد ـ که همواره در طول این جنگ موضعی جانبدارانه نسبت به عراق داشت ـ ایران هیچ‌گاه از سلاح‌های شیمیایی علیه نظامیان و غیرنظامیان عراقی استفاده نکرد.۶


نفی مقابله‌به‌مثل در حمله به مردم شهرها

پس از انجام عملیات والفجر ۴ از سوی ایران، رژیم بعثی عراق که در صحنه‌ی نبرد در مقابل رزمندگان ایران کاری از پیش نبرده بود، به تلافی شکست در این عملیات، حمله به مناطق مسکونی کشورمان را در دستور کار خود قرار داد. ارتش عراق در ۳۰ مهر ۱۳۶۲ شهر دزفول را با سه موشک مورد حمله قرار داد. در اثر این حمله که بیش از ۶۰ منزل مسکونی و ۵۵ مغازه به کلی ویران شد، ۳۵ نفر شهید و بیش از ۱۰۰ نفر مجروح شدند. در همین روز ارتش عراق ۳ موشک به شهر مسجدسلیمان شلیک کرد که در اثر آن نزدیک به ۱۰۰ نفر شهید و بیش از ۲۰۰ نفر زخمی شدند. حملات عراق به مناطق مسکونی با حمله به مسجدسلیمان و بهبهان در تاریخ ۴ آبان ۱۳۶۲ و حمله به خرم‌آباد، اندیمشک و نهاوند در ۱۴ آبان ۱۳۶۲ ادامه یافت.۷

در پی گسترش حملات عراق به مناطق مسکونی، انتظار اقدام مقابله‌به‌مثل در افکار عمومی بالا گرفت. از این رو در چهارم آبان ۱۳۶۲ جلسه‌ای با شرکت سران سه قوه در حضور امام خمینی رحمه‌الله تشکیل و درباره‌ی حملات عراق به مناطق مسکونی و نحوه‌ی واکنش به آن بحث شد. امام خمینی رحمه‌الله در این جلسه دست یازیدن به اقدام مقابله‌به‌مثل و مورد حمله قرار دادن مناطق مسکونی عراق را نپذیرفته و فرمودند: «این اقدام اشکال شرعی و سیاسی دارد۸ رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران چندی پس از این جلسه و در حالی که همچنان افکار عمومی در برابر جنایات عراق درخواست مقابله‌به‌مثل داشت، طی سخنانی در ۱۵ آبان ۱۳۶۲ فرمودند:

"شما باید توجه بکنید که مبادا یک وقتی به واسطه‌ی بمباران‌های شهرهای شما و کشتن عزیزان شما، مبادا یک وقتی شما عصبانی بشوید و جبران بکنید این‌طوری؛ این انتقام از او نیست. شما انتقامتان را از صدام باید بگیرید و از حزب بعث، و الان دارید می‌گیرید. توجه کنید که نبادا حتی یک گلوله به طرف شهرهای اینها بیندازید. آنها شهرهایی هستند که همان‌طوری که این بهبهان ما مظلوم است، بصره هم مظلوم است، مندلی هم مظلوم است، همه‌ی اینها مظلومند. اینها تحت ستم هستند. ما باید جهات انسانی را تا آخر حفظ کنیم. ما جهات انسانی را تا مرز شهادت و فوت باید حفظ بکنیم و هیچ وقت عصبانی از این نشویم که او دارد این کار را می‌کند، پس ما هم خوب است یکی از شهرهای آنها را بزنیم؛ نه، هیچ هم‌چو نیست. موازین، موازین اسلامی است. این‌جا جمهوری اسلامی است. این‌جا اسلام حکومت می‌کند. بنابراین باید مواظب باشید از خودتان کسانی که قدرت دارند، دولت قدرت دارد، سپاه قدرت دارد، ارتش قدرت دارد، بسیج قدرت دارد، این‌هایی که قدرت دارند باید حفظ جهات انسانیت را، جهات اسلامیت را بیشتر از دیگران بکنند. این قدرت را در محلش خرج بکنند، تجاوز از محلش نشود."۹

Description: http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/spacer.gifمسأله‌ی انفجار سد دربندیخان که در صورت تحقق آن بغداد پایتخت عراق در معرض تهدیدی جدی و خطرناک قرار می‌گرفت، از دیگر موارد است. دولت عراق که احتمال می‌داد ایران از فرصت طلایی برای وارد آوردن ضربه‌ای سهمگین به عراق استفاده خواهد کرد، به طراحی و انجام مانورهایی در بغداد اقدام کرد. اما تصمیم‌گیران نظامی جمهوری اسلامی ایران، هیچ‌گاه به چنین اقدامی دست نزدند.


البته در اواخر سال ۶۶ و اوایل سال ۶۷ که «جنگ شهرها» بالا گرفت و موشک‌های صدام حتی شهرهایی چون تهران و قم را نیز مورد هدف قرار داد، مسئولان جمهوری اسلامی تصمیم گرفتند که برای دفع شرارت‌های روزافزون رژیم بعث، اقدامات متقابلی را انجام دهند، اما حتی این اقدامات نیز در بیش‌تر موارد با اطلاع‌رسانی قبلی انجام می‌شد.

مسئولان جمهوری اسلامی حتی با طرحی که پیشنهاد می‌کرد اسرای عراقی به شهرهایی که در شعاع عملکرد موشک‌های عراق قرار دارند انتقال داده شوند تا عراق از حمله به این شهرها منصرف شود و یا در صورت حمله، شهروندان این کشور در معرض آسیب قرار بگیرند مخالفت کردند.۱۰

!مقایسه عملکرد ارتش عراق و رزمندگان ایرانی

ارتش عراق شهرها و روستاهایی را که در آغاز جنگ به تصرف خود درآورده بود، با خاک یکسان کرد؛ به‌طوری که در برخی موارد حتی هیچ‌گونه اثری از حیات گیاهان و جانوران نیز باقی نگذاشت. به همین دلیل هنگامی که رزمندگان ایرانی این مناطق را بازپس گرفتند، اثری از ۱۳۰۰ روستای خوزستان ندیدند و از شهرهایی نظیر آبادان، خرمشهر، قصر شیرین، دهلران، هویزه، موسیان، گیلان‌غرب، بستان، مهران، شوش، سوسنگرد و ... سایه‌ای بیش باقی نمانده بود.۱۱ اما در مقابل، شهرها و مناطقی از عراق که از سوی رزمندگان ایران آزاد می‌شدند، از هرگونه تعرض مصون بودند.

به‌عنوان نمونه در جریان عملیات والفجر ۱۰ که مناطقی از استان سلیمانیه‌ی عراق به‌دست نیروهای ایرانی افتاد، مخابره‌ی گزارش‌هایی مبنی بر تعرض برخی نیروهای تکاور و اکراد معارض عراقی به اموال دولتی و شخصی، واکنش سریع و قاطع فرماندهان را موجب شد. در این رابطه محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران به محض اطلاع از وقوع چنین مواردی ـ که البته تعداد آنها معدود بود ـ سریعاً به فرماندهان رده‌ها اعلام کرد که اولاً با کنترل و نظارت دقیق مانع از تکرار چنین مواردی شوند، ثانیاً در صورت مشاهده با عاملین برخورد کنند.۱۲ رزمندگان ایرانی حتی در جریان بمباران شیمیایی حلبچه، در مورد استفاده از مواد غذایی فاسدشدنی از امام رحمه‌الله استفتاء کردند که ایشان در پاسخ اعلام کردند: «رزمندگان می‌توانند مواد فاسدشدنی متعلق به مردم را که در منطقه‌ی عملیاتی رها شده استفاده کنند؛ ولی در صورتی که صاحب مال پیدا شد باید مثل آن را به وی عودت دهند۱۳


ماجرای سد دربندیخان

مسأله‌ی انفجار سد دربندیخان که در صورت تحقق آن بغداد پایتخت عراق در معرض تهدیدی جدی و خطرناک قرار می‌گرفت، از دیگر اقداماتی است که جمهوری اسلامی ایران در طول جنگ تحمیلی هشت ساله، علی‌رغم به وجود آمدن امکان دست یازیدن به این اقدام از انجام آن خودداری کرد. بر اساس اسناد موجود حتی در مقاطعی از جنگ طرح‌هایی برای انفجار سد تهیه شده بود.۱۴ در جریان عملیات والفجر ۱۰ و عملیات بیت‌المقدس ۴ که طی آن رزمندگان ایرانی در ساحل دریاچه‌ی سد دربندیخان استقرار یافتند، احتمال انفجار سد به‌شدت تقویت شد. حتی دولت عراق که احتمال می‌داد ایران از فرصت طلایی برای وارد آوردن ضربه‌ای سهمگین به عراق استفاده خواهد کرد، به طراحی و انجام مانورهایی در بغداد اقدام کرد که در صورت وقوع چنین رخدادی کسب آمادگی نماید.۱۵ اما مسئولان سیاسی و تصمیم‌گیران نظامی جمهوری اسلامی ایران، هیچ‌گاه به چنین اقداماتی دست نزدند.

Description: http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/spacer.gifاز شهید عباس دوران نقل شده است که روزی طبق دستور، مأموریت تخریب پلی را برعهده داشته است؛ اما قبل از انهدام پل مشاهده می‌کند که اتومبیل شخصیِ سواری در حال عبور از روی آن است. به همین دلیل برای آسیب نرساندن به آن اتومبیل، پل را دور می‌زند و وقتی اتومبیل از پل عبور کرده بود، آن‌وقت پل را تخریب می‌کند.

عملیات‌‌های هوایی

همان‌گونه که در سطوح تصمیم‌گیری در رده‌های بالای نظام جمهوری اسلامی، استفاده از سلاح‌های کشتارجمعی و حمله به غیرنظامیان ممنوع شمرده می‌شد، در سطح رزمندگان نیز چنین رویکردی در عمل به اجرا درمی‌آمد. در این رابطه از شهید عباس دوران نقل شده است که روزی طبق دستور، مأموریت تخریب پلی را برعهده داشته است؛ اما قبل از انهدام پل مشاهده می‌کند که اتومبیل شخصیِ سواری در حال عبور از روی آن است. به همین دلیل برای آسیب نرساندن به آن اتومبیل، پل را دور می‌زند و وقتی اتومبیل از پل عبور کرده بود، آن‌وقت پل را تخریب می‌کند.۱۶

همچنین در موردی مشابه از خلبانِ شهید سید علیرضا یاسینی نقل شده است که روز ششم مهر ماه ۵۹، چهار هواپیمای «اف ـ ۴» برای بمباران پل «الکوت» مأموریت یافتند. این پل که جنوب عراق را با شمال آن مرتبط می‌کرد برای دشمن جنبه‌ی حیاتی داشت و انهدام آن موجب قطع پشتیبانی نیروهای دشمن در منطقه‌ی جنوب می‌شد؛ اما زمانی که هواپیماها آماده‌ی انجام عملیات انهدام پل شده بودند، با مشاهده‌ی تعدادی از مردم غیرنظامی که در حال عبور از روی پل بودند، تصمیم می‌گیرند با انجام یک گردش هوایی منتظر خلوت شدن پل بمانند. زمانی که هواپیماها دوباره روی پل می‌آیند، هنوز روی پل مملو از جمعیت است. در این وضعیت هر چهار فروند هواپیما تغییر مسیر داده و بمب‌هایشان را بر روی اهداف نظامی که در مسیر برگشت قرار داشتند فرومی‌ریزند.۱۷

بیان نمونه‌های مذکور، همگی برای اشاره به این نکته‌ی مهم بود که ایران در زمانی که حتی نامی از پرونده‌ی هسته‌ای و مشکل‌تراشی‌ها برای فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای مطرح نبود، و در زمانی که با حمله‌ی همه‌جانبه‌ی ارتش بعثی رودررو بود نیز به‌دنبال تولید و ساخت سلاح‌های کشتارجمعی نبوده است. در واقع طبق نظرات و فتاوی رهبران جمهوری اسلامی (امام خمینی رحمه‌الله و آیت‌الله خامنه‌ای) ساخت و استفاده از هرگونه سلاحی که منجر به کشتار مردم عادی و بی‌گناه شود حرام است. این مسأله البته نه از روی ترس و هراس از اقدامات متقابل برخی کشورهای غربی، بلکه برخاسته از تعالیم و معارف اسلامی است که به تعبیر رهبر انقلاب، اگر جمهوری اسلامی می‌خواست به چنین سلاح‌هایی دست یابد (فرض محال) هیچ کشور و قدرتی نمی‌توانست مانع آن شود. حال آن‌که جمهوری اسلامی هیچ‌گاه دنبال چنین موضوعی نبوده است.

پی‌نوشت‌ها:

۱.  فصلنامه‌ی نگین ایران، شماره‌ی ۲۵، تابستان ۱۳۸۷، مصاحبه با محسن رضایی، صص ۶۶ ـ ۶۵.

۲. اکبر هاشمی رفسنجانی، پس از بحران (کارنامه و خاطرات سال ۱۳۶۰)، دفتر نشر معارف انقلاب، تهران، ص ۱۰۰.

۳. محمدباقر نیکخواه بهرامی، جنایت جنگی؛ حملات شیمیایی عراق در جنگ با ایران، مرکز مطالعات و اسناد دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۹۱، تهران، صص ۴۳۶ و ۴۳۸.

۴. یدالله ایزدی، روزشمار جنگ ایران و عراق ـ کتاب پنجاه و چهارم؛ عملیات والفجر ۱۰، بمباران شیمیایی حلبچه، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول ۱۳۹۲، تهران، ص ۱۷۵.

۵. یدالله ایزدی، همان، صص ۲۰۷ ـ ۲۰۶.

۶. ن. ک به: نعمت الله پورمحمدی، حقوق بشر دوستانه در جنگ ایران و عراق، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه، چاپ اول، ۱۳۸۵، تهران، صص ۱۹۴ ـ ۱۷۹.

۷. حسین علایی، روند جنگ ایران و عراق، نشر مرز و بوم، چاپ اول، ۱۳۹۱، تهران، جلد ۱ ص ۶۲۹.

۸. اکبر هاشمی رفسنجانی، آرامش و چالش (کارنامه و خاطرات سال ۱۳۶۲)، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ سوم ۱۳۸۶، تهران، ص ۲۶۹.

۹. مؤسسه‌ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، صحیفه‌ی امام (مجموعه‌ی آثار امام خمینی)، مؤسسه‌ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۷۹، تهران، ج ‌۱۸، صص ۲۱۲ ـ ۲۱۱.


۱۰. علایی، همان، ص ۶۳۰.

۱۱. پورمحمدی، همان، ص ۶۰.

۱۲. ایزدی، همان، ص ۲۰۹.

۱۳. ایزدی، همان، ص ۲۷۵.

۱۴. حجت‌الله کریمی، یعقوب نعمتی وروجنی و محمدجواد اکبر بازرگانی، روزشمار جنگ ایران و عراق ـ کتاب ۲۷؛ (منتشره نشده)

۱۵. ایزدی، همان، ص ۳۴۳.


۱۶.http://shahiddooran.mihanblog.com/post/author
۱۷. http://co-pilot.blogfa.com

 

منبع: سایت مقام معظم رهبری


دفعات مشاهده: 6496 بار   |   دفعات چاپ: 1001 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر

اذانی که انگلیس با آن مشکل نداشت

 | تاریخ ارسال: 1393/8/22 - 20:36 | 
اذانی که انگلیس با آن مشکل نداشت

 اگر کسی خیال کند که اسم اسلام موجب میشود که با جمهوری اسلامی مخالف باشند، نه، اسم اسلام و ظواهر اسلامی و تشریفات اسلامی هیچ کس را به مخالفت وادار نمیکند. امام یک وقتی در یکی از صحبتهایشان میفرمودند: وقتی که انگلیس‌ها در دهه‌ی دوّم قرن بیستم - هزار و نهصد و خرده‌ای - آمدند وارد عراق شدند و مسلّط شدند، بعد آن فرمانده‌ی نظامی انگلیسی دید یک نفری فریادی بلند کرده، دارد صدایی میزند، دستپاچه شد - روی مناره یک کسی اذان میگفت - پرسید این سرو صدایی که هست چیست؟ گفتند اذان میگوید. گفت علیه ما است؟ یکی گفت نه؛ گفت خب، هرچه میخواهد بگوید. اذانی که علیه او نباشد، «الله‌اکبر» ی که او را کوچک نکند، خب هرچه میخواهد بگوید، بگوید. مسئله مسئله‌ی اسم اسلام و تشریفات اسلامی نیست. امروز کشورهایی اسم اسلام را دارند، تشریفات اسلامی را هم کم‌وبیش دارند، امّا نفتشان در اختیار استکبار است، امکاناتشان در اختیار استکبار است، منابع حیاتی‌شان در اختیار آنها است؛ هیچ مخالفتی با آنها نیست، خیلی هم دوستند. 
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با کارگزاران نظام ۱۳۹۳/۴/۱۶

دفعات مشاهده: 5348 بار   |   دفعات چاپ: 682 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر