معیارهای گزینش
در اغلب کتب مدیریت منابع انسانی، به هنگام گزینش سفارش میشود به غیر از علم و تخصص، معیارهای دیگری مثل: سابقه، وضعیتخانوادگی، حسب و نسب، جنس و نژاد و... نبایستی مورد ملاحظه قرار گیرد ولی در متون اسلامی در موارد زیادی سفارش شده است که در گزینشها ویژگیهایی مثل: سابقه، صلاحیتخانوادگی، ایمان و اخلاص و... مورد توجه و عنایت قرار گیرد.
در اینجا به بعضی از مواردی که کمتر در کتب اخلاقی بدان پرداخته شده است، اشاره میکنیم.
معیارهای معرفی شده را میتوان در دو بخش دسته بندی کرد:
الف. معیارهای عمومی گزینش:
حضرت علی (ع) به مالک اشتر میفرماید:
«ثم الصق بذوی المروؤات والاحساب و اهل البیوتات الصالحه و السوابق الحسنه» (۳)
(پس به سراغ کسانی برو که از خانوادههای اصیل، نجیب، باشخصیت، مؤمن، صالح و خوش سابقه باشند.)
پس اصالت و نجابتخانوادگی و ایمان و سابقه فرد در گزینشها بایستی مورد توجه قرار گیرد. حضرت امیر در جای دیگر این نامه میفرماید: «و توخ منهم اهل التجربه و الحیاء» (۴) (و از میان آنها افرادی که با تجربهتر و پاکتر (باحیاتر) هستند برگزین.)
در اینجا به دو ویژگی لازم یعنی «تجربه» و «حیاء» نیز اشاره شده است که میتوان تجربه کاری را از معیارهای اختصاصی و حیاء را از معیارهای عمومی گزینش محسوب کرد.
قال علی (ع) : «والقدم فی الاسلام المتقدمه» (و کسانی را برگزین که در اسلام پیشگامترند.)
و در بیان علت این امر میفرماید:
«فانهم اکرم اخلاقا و اصح اعراضا و اقل فی المطامع اشراقا و ابلغ فی عواقب الامور نظرا» (۵)
(زیرا اخلاق آنها بهتر و خانواده آنها پاکتر و همچنین کم طمعتر و در سنجش عواقب کارها بیناترند.)
البته در خصوص معیارهای عمومی گزینش روایات بسیار زیادی وجود دارد از جمله در یکی از خطبههای نهج البلاغه معروف به خطبه همام، صفات و ویژگیهای زیادی تکرار شده است که به دلیل اشتراک این صفات با مباحث غیر مدیریتی و محدودیت این مقاله، از ذکر آنها پرهیز میشود.
ب. معیارهای اختصاصی گزینش:
داشتن «تجربه» و «تخصص» و «کاردانی» و... از جمله معیارهایی است که به کرات مورد تاکید معصومین (ع) قرار گرفته است چنانچه حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) میفرماید:
«ولا تقبلن فی استعمال عمالک و امرائک شفاعه الا شفاعه الکفائه و الامانه» (۶)
(در به کارگیری و استخدام عاملان و مسئولین هیچ شفاعتی (معیاری) غیر از شفاعت کاردانی و تخصص و امانتداری آنها را نپذیر.)
حضرت امیر (ع) در این گفتار علاوه بر بیان معیار اختصاصی گزینشها به یک نکته اساسی و مبتلابه همه جوامع در همه اعصار اشاره فرمودهاند و آن عدم پذیرش واسطههاست.
پذیرش توصیه از این و آن و تقدم رابطه بر ضابطه و ترجیح سفارش بر شایستگی و کفایت، پدیده شومی است که در صورت رواج پیدا کردن در نظام اداری، موجب ناکارآمدی آن گشته و با بحران مشروعیت مواجه میگردد.
برخورداری از «علم» و «تجربه» نیز جزء شرایطی است که مورد سفارش واقع شده است.
قال علی (ع) : «العقل غریزه تزید بالعلم والتجارب» (۷) (عقل غریزهای است که با آگاهی و تجربه افزایش مییابد.)
«عقل» با آن همه شان و منزلتی که برای آن ذکر میشود، باز هم برای تقویت تکاملش به علم و تجربه نیازمند است.
قال رسول الله (ص) : «رای الرجل علی قدر تجربته» (۸) (اندیشه هر فرد به میزان تجربه او بستگی دارد.)
چنانچه ملاحظه میشود اینقدر که روی «تجربه» تاکید شده است کمتر روی «سنوات خدمتی» تکیه شده است.
چرا که بسیار هستند کسانی که سالهای سال در محلی خدمت میکنند ولی تلاشی برای افزایش تجربه و توان و کارایی خویش به عمل نمیآورند و برعکس افرادی هستند که در همان سالهای اولیه خدمت، با تلاش و کوشش و کسب علم و تجربه - در مقایسه با پیران آن سازمان - به درجات بالایی از کارایی و اثر بخشی دست مییابند.
از این رو در کلام حضرت به این نکته ظریف توجه و به جای «سنوات خدمت» بر «تجربه» تاکید شده است.البته نباید سنوات خدمتی را با سابقه خوب و تقدم در مسلمانی اشتباه گرفت. سنوات خدمتی را میتوان جزء معیارهای اختصاصی دانست و سابقه تشرف به اسلام از معیارهای عمومی گزینش محسوب میگردند.