تعریف
ارائه تعریف قطعی و مشخصی برای کارآفرینی دشوار یا غیرممکن است. تعریفی از کارآفرینی که تا حدودی شامل همه تعریفهای ارائه شده از آن باشد، عبارت است از: کارآفرینی فرایندی است که فرد کارآفرین با ایدههای نو و خلاق و شناسایی فرصت های جدید و با بسیج منابع، مبادرت به ایجاد کسبوکار و شرکتهای نو، سازمان جدید و نوآور و رشد یابنده نموده که با خطرپذیری توأم است و منجر به معرفی محصول و یا خدمت جدیدی به جامعه می گردد.
واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی Entrepreneur به معنای «متعهد شدن» نشأت گرفته است. کارآفرینی (Entrepreneurship) مفهوم جدیدی نیست؛ بلکه ریشه آن به قرن ۱۸ باز می گردد، یعنی زمانی که ریچارد کانتیلتون عوامل اقتصادی را به سه دسته تقسیم کرد: مالکان زمین، عوامل اقتصادی مزدبگیر و آن دسته از عوامل اقتصادی که با قبول خطر در بازار بورس فعالیت میکنند.
با تحولات سریع و شتابان محیط بینالمللی و گذر از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی و مواجهه اقتصادهای ملی با اقتصاد جهانی و مطرح شدن پدیدههایی همانند «جهانی شدن» و «فناوری اطلاعات»، مباحث اساسی در خصوص راهکارهای مختلف برای تسریع فرایند رشد و توسعه پایدار و رفاه ا قتصادی مطرح میگردد. یکی از این مباحث، نقش کارآفرینان در این فرایند است. کارآفرینی از مفاهیمی است که بخصوص در محدوده علم اقتصاد، مدیریت، جامعهشناسی و روانشناسی و سایر مقولههای مرتبط با این موضوع قدمتی بسیار کوتاه دارد.
به دلیل آن که معنای تحتالفظی «کارآفرینی» نمیتواند عمق محتوی و مفهوم این واژه را مشخص نماید و برای جلوگیری از فهم نادرست این موضوع یا واژه با سایر واژهها و برای رسیدن به فهم و فرهنگ مشترک، از آن، معرفی و شناساندن این واژه بسیار مهم مینماید. این که کارآفرینی چیست؟ کارآفرین کیست؟ فرایند کارآفرینی چگونه است؟ نقش و تأثیر کارآفرینی و کارآفرینان در ابعاد توسعه و رشد اقتصادی و متغیرهای کلان اقتصادی همانند اشتغال چیست؟ نقش آموزش و تجربه در رشد کارآفرینی چه میزان است؟ سؤال هایی هستند که باید برای رسیدن به فرهنگی مشترک به وضوح و مبسوط پاسخ داده شود. به طور کلی «کارآفرینی» از ابتدای خلقت بشر و همراه با او در تمام شئون زندگی حضور داشته و مبنای تحولات و پیشرفتهای بشری بوده است.
کارآفرین
کارآفرین کسی است که فرصتی را کشف و برا ی پیگیری و تحقق آن، سازمان مناسبی را ایجاد می کند.
کارآفرین کسی است که بیشتر به منظور کسب سود و رشد، کسب و کاری را تأسیس و اداره میکند که مشخصات اصلی آن نوآوری و مدیریت استراتژیک است.
کارآفرین کسی است که سیاستگذاری کسب و کار با اوست و به حساب خود ریسک مالی آن را به عهده میگیرد.
کارآفرین کسی است که مؤسسه اقتصادی، بویژه کسب و کاری را که بطور معمول مستلزم ابتکار و ریسک قابل توجهی باشد سازماندهی و اداره میکند.
سیر تاریخی مفهوم کارآفرینی
سیر تاریخی مفهوم کارآفرینی را میتوان به پنج دوره تقسیم نمود:
دوره اول، قرون ۱۵ و ۱۶ میلادی
در این دوره کارآفرینان به مجریان پروژههای بزرگ که مسؤولیت اجرای این پروژهها نیز از سوی دولتهای محلی به آنها واگذار گردیده بود کارآفرین اطلاق میشد. در تعاریف این دوره پذیرش مخاطره، لحاظ نشده است.
دوره دوم، قرن ۱۷ میلادی
این دوره همزمان با شروع انقلاب صنعتی در اروپا بوده و سپس مخاطرهپذیری به کارآفرینی اضافه شد. کارآفرینان در این دوره شامل افرادی همانند بازرگانان، صنعتگران و دیگر مالکان خصوصی بود.
دوره سوم، قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی
در این دوره کارآفرین فردی است که مخاطره کرده و سرمایه موردنیاز خود را از طریق وام تأمین کند. بین کارآفرین و تأمینکننده سرمایه (سرمایهگذار) و مدیر کسب و کار در این دوره تمایز وجود دارد.
دوره چهارم، دهههای میانی قرن بیستم میلادی
در این دوره مفهوم نوآوری شامل خلق محصولی جدید، ایجاد نظام توزیع جدید یا ایجاد ساختار سازمانی جدید بعنوان یک جزء اصلی به تعاریف کارآفرینی اضافه شده است.
دوره پنجم،دوران معاصر (از اواخر ۱۹۷۰ تاکنون(
در این دوره همزمان با موج ایجاد کسب و روند کارهای کوچک و رشد اقتصادی و نیز مشخص شدن نقش کارآفرینی بعنوان تسریعکننده این سازوکار، توجه زیادی به این مفهوم شد و رویکرد چندجانبه به این موضوع صورت گرفت. تا قبل از این دوره توجه اقتصاددانان به کارآفرینی معطوف بود، اما در ا ین دوره بتدریج روانشناسان، جامعه شناسان و دانشمندان و محققان علوم مدیریت نیز به ابعاد مختلف کارآفرینی و کارآفرینان توجه نمودند.
تاریخچه کارآفرینی در دنیا
در اوایل سده شانزدهم میلادی کسانی را که در کار مأموریت نظامی بودند، کارآفرین خواندند و پس از آن نیز برای مخاطرات دیگر نیز همین واژه با محدودیتهایی مورد استفاده قرار گرفت.
از حدود سال ۱۷۰۰ میلادی به بعد برای پیمانکاران دولت که دستاندر کار امور عمرانی بودند، از لفظ کارآفرین زیاد استفاده شده است. کارآفرینی و کارآفرین اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و همه مکاتب اقتصادی از قرن شانزدهم میلادی تاکنون بنحوی کارآفرینی را در نظریههای خود تشریح کرده اند.
ژوزف شوپیتر با ارائه نظریه توسعه اقتصادی خود در سال ۱۹۳۴ که همزمان با دوران رکود بزرگ اقتصادی بود، موجب شد تا نظر او در خصوص نقش محوری کارآفرینان در ایجاد سود، مورد توجه قرار گیرد و به همین دلیل وی را «پدر کارآفرینی» لقب دادهاند. از نظر وی «کارآفرین نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی است» و نقش کارآفرینی عبارت است از«نوآوری یا ایجاد ترکیبهای تازه از مواد».
کارآفرینی از سوی روانشناسان و جامعه شناسان با درک نقش کارآفرینان در اقتصاد و به منظور شناسایی ویژگیها و الگوهای رفتاری آنها مورد توجه قرار گرفته است. جامعهشناسان، کارآفرینی را بعنوان یک پدیده اجتماعی در نظر گرفته و به بررسی رابطه متقابل بین کارآفرینان و سایر قسمت ها و گروههای جامعه پرداخته اند.
دانشمندان مدیریت به تشریح مدیریت کارآفرینی و ایجاد جو و محیط کارآفرینانه در سازمانها پرداخته اند.
تاریخچه کارآفرینی در ایران
با وجود توجه کشورهای پیشرفته دنیا از اواخر دهه ۱۹۷۰ به کارآفرینی، در کشور ما تا شروع اجرای برنامه سوم توسعه، توجه چندانی به این موضوع نشده و حتی در محافل علمی و دانشگاهی نیز به جز موارد بسیار نادر، فعالیتی در این زمینه صورت نگرفته بود. مشکل بیکاری و پیشبینی حادتر شدن آن در دهه ۱۳۸۰ موجب شد که در زمان تدوین برنامه سوم توسعه، موضوع توسعه کارآفرینی مورد توجه قرار گیرد. در برنامه اخیر، توسعه کارآفرینی در سطح وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، جهاد کشاورزی، صنایع و معادن و فلزات و همچنین مؤسسه جهاد دانشگاهی به دلیل ارتباط با فعالیتهای آنها، مطرح شده است.
مرکز ارتباط علمی با جامعه و کارآفرینی دانشگاه محقق اردبیلی در آبان ماه 1391 در معاونت پژوهشی و فناوری تاًسیس و در دو بخش تقویت ارتباط علمی دانشگاه با جامعه و صنعت و نیر ترویج فرهنگ کارآفرینی در بین دانشجویان و اعضای هیأت علمی دانشگاه فعالیت می نماید.