در دنیای مدرن امروزی که بسیاری از ناملایمات و تلخیها در زندگی انسانها رخ میدهد و انسان خاکی را اسیر حوادث دهشتناکی میکند انسانهایی وجود دارند که برای خلاصی از این گرفتاری به ابزار و وسایلی سو میآورند تا لحظهای هم که شده این حوادث تلخ را از خاطر خود حذف کنند و لحظهای بسرایند که: * دلا دیوانه شو دیوانگی هم عالمی دارد * همه ما شنیده و دیدهایم افرادی هستند که برای تحصیل نشاط موقت زهرهای خطرناکی همچون مواد مخدر و قرصهای روان گردان و مخصوصاً مشروبات الکلی را مصرف میکنند به امید آنکه لحظهای خوش باشند و کسالت از جانشان برود، اما غافل از اینکه آنچه از وجود او رخت میبندد عقل و احساس اوست نه درد و کسالت. |
به یاد داشته باشیم برای اینکه بتوانیم موفقیتها را در زندگی تجربه کنیم احتیاج به سلامتی جسم و روح داریم. برای سلامتی جسممان احتیاج به این داریم که مزاجشناس باشیم و تغذیهای مطابق مزاج جسمی خود داشته باشیم و برای سلامتی روح خود نیاز به این داریم که با خدای بزرگ در آشتی باشیم و لاغیر.
از جمله تغذیههای ناسالم مصرف مشروبات الکلی است که این مقاله برآن است تا واقعیتهای علمی در ارتباط با مضرات مصرف مشروبات الکلی را باطلاع عموم مخصوصاً آنانی که بدنبال زندگی سالم هستند برساند، امید است حقمطلب ادا شود.
امروزه هستند کسانی که مصرف مشروبات الکلی را مستقیم و یا غیرمستقیم در برنامه غذایی خود دارند و اکثراً نیز دچار تزلزلهای اخلاقی و رفتاری میشوند و بسیاری هم متوجه هستند که آنچه باعث تغییرات در حالات آنها شده و میشود مصرف همین مشروبات الکلی است ولی با نهایت تأسف باز به مصرف آن ادامه میدهند. علمای علم تغذیه معتقدند که در اثر تغذیه نامناسب، بیماریهایی همچون قلبی، عروقی، چاقی، افزایش فشار خون، کمخونی، استئوپرفر، دیابت و سرطان شکل شایع به ظهور میرسند.
اگر بتوانیم روش تغذیه خود را به سمتی سوق دهیم که بتوانیم واقعاً درست تغذیه کنیم بسیاری از بیماریهایی را که امروزه گریبانگیر ما شده براحتی از سفره زندگیمان حذف خواهیم کرد. شاید شما نیز با ما هم عقیده باشید که وضع تغذیه در کشور ما هم خوب نیست و بسیاری از ما بد غذا هستیم و بعضیها در کنار این بد غذا بودن، متأسفانه مصرف مشروبات الکلی را نیز در برنامه غذایی و این واقعاً افتضاح است. سوای این بدسلیقهگی و بدغذایی که خودشان دارند، به دیگران نیز توصیه میکنند که باید مشروبات الکلی را ماهی چندبار مصرف کرد. جدیداً تجویزهای عجیب و غریبی توسط عدهای در ارتباط با مشروبات الکلی در جامعه ما به راه افتاده که هیچ پایه علمی تعریف شده ندارد.
بعنوان نمونه یکی از بیمارانی که برای درمان کابوسهای خود به پزشک مراجعه میکند میگوید: « که من برای معالجه به همهجا رفتم و آخرین پیشنهادی که به من شد، مصرف مشروبات الکلی بود، آن هم الکل خاصی که برای پیدا کردن آن چه زجرها که نکشیدم اما... ».
متأسفانه این آقا نیز به همان صورت عمل میکند و خوب نمیشود که هیچ بلکه وضعیتش بحرانیتر میشود. آیا دارو آنقدر قحط بوده که بعضیها فقط و فقط مشروبات الکلی را پیشنهاد میکنند. اما با مصرف آنها الان احساس دیگری به من دست داده و آن اینکه میبینم پرواز میکنم و با سر به زمین میافتم یعنی این مورد نیز به وضعیت قبلی من اضافه شده بود. وقتی از کسانی که مشروبات الکلی مصرف کنند سوال میشود که واقعاً شما چرا و بر چه مبنایی از اینها استفاده میکنید؟ اکثرشان جواب میدهند که انسان باید هر روز حداقل 2 بار مشروبات الکلی استعمال کند چرا که هم برای دفع انگل و هم برای شسشتوی بدن خیلی مفید است؟! آیا این مسئله مورد تأیید جوامع علمی است؟
با این توضیح روشن است که خوردن و آشامیدن ما نیز کورکورانه است و اصلاً حکمتی در آن وجود ندارد. 80% جامعه ما کمتر از حد استاندارد ویتامین دریافت میکنند. 21% روستاهای ما و 13% مناطق شهری ما سوء تغذیه دارند. هزینهای که این سوء تغذیه برای کشور ما دارد بیش از 5میلیارد دلار است. بطوریکه 60% مرگ و میر کودکان در کشور ما ناشی از همین سوء تغذیه میباشد. عجب روزگاری است خوب، جای خود را به بد داده است. گنجشک را عوض قناری نشان میدهند و عدهای نیز آنرا به اسم قناری قبول میکنند اما دریغ از یک مثقال عقل، تا موقعی که عوام از خواص و کار عوامانه از کار علمی تشخیص داده نشود این وضعیت را خواهیم داشت.
البته تحصیلات و مدرک صرف هم بعضاً دلیل بر خواص بودن نیست. بنابراین باید به خودمان بیائیم و هر سخنی را از هر کسی قبول نکنیم قدر سلامتی خودمان را بدانیم. سالانه 55هزار خطای بزرگ پزشکی در کشور ما گزارش میشود که بیش از 10هزار مورد آن منجربه مرگ میشود و بیش از 20هزار مورد باعث نقص عضو میشود. اینها مسائلی است که خاطرنشان میسازد که آگاهانهتر با مسئله برخورد کنیم چرا در برخی مسائل کنجکاوی به خرج میدهیم اما در مورد تغذیه خود این کار را نمیکنیم بهتر است هر وقت و هرجا و توسط هرکس که باشد اگر چیزی مصرف میکنیم مثلاً 10تا علامت سؤال داشته باشیم تا بهتر بنوشیم و بخوریم. انشاءا...
الکل: الکلی که با نام الکل اتیلیک معروف است، مایعی است با بوی مطبوع و بدون رنگ و با طعم سوزان که در تمامی نوشیدنیهای سکرآور و شراب و عرق و امثال آنها یافت میشود. الکل اتیلیک با هر نسبتی با آب حل میشود و در اثر اکسیژن میسوزد و تولید آب و ایندریر کربنیک میکند. این همان الکل سفید است و چون از اتان مشتق میشود و به اتانول نیز معروف است. وقتی که گلوکز تخمیر میشود «شراب» بدست میآید و وقتی نشاسته تبخیر میشود «آبجو» تولید میشود این الکل هم در شراب و هم در آبجو بوجود میآید. ما یک نوع دیگر از مشروبات الکلی داریم که بنام «عرق» معروف است.(مخلوط آب و الکل تا 50% الکل) که با تقطیر مایعات الکلی مانند شراب، الکلی بدست میآید که آنرا عرق مینامند. البته با مایعات حاصل از دانههای غلات نیز الکل بدست میآید اما الکل بدست آمده ناخالص خواهد بود. امروزه چون مصرف صنعتی الکل بسیار است از جمله در کشور کانادا که بعنوان سوخت نیز مصرف میکنند. از اینرو مجبورند الکل را از چغندر و دانههای سیبزمینی تهیه کنند اما مواد دیگر قندی را قبلاً به قند تبدیل میکنند و سپس تحت تخمیر قرار میدهند. عامل این تخمیر موجودات ذرهبینی بسیار کوچکی هستند که در برخی مواد زیست میکنند بنام مخمر نامیده میشوند. که از طریق جوانه زدن تولیدمثل میکنند و دارای ترشحاتی از خود هستند که دیاستاز نامیده میشود. که مواد قندی را به الکل تبدیل میکند.
مانند آبجو با فرمول زیر:
2(C6H10O5)n + nH2O ¦ nC13H22O6
بعد ماده مخمر آبجو در روی مالتوز توسط دیاستازی دیگری موسوم به مالاز اثر میکند و مالتوز را به گلوکز تبدیل میکند و سرانجام زیمار این گلوکز را به الکل و دیاکسیدکربن تولید میکند. الکل اتیلیک به نوبه خود مصارفی در صنعت دارد مثلاً حلال خوبی برای عطرهاست و همچنین ورنیهاست(نوعی ماده صمغی در نقاشیها کاربرد دارد). در داروسازی محلولهای الکلی را بنام تنتور مینامند همچون تنتورید تنتور بنژوان و غیره.
شراب: شراب در معنای لغوی آنست که جویدنی نیست بلکه نوشیدنی است چه حلال باشد و یا حرام. و اما در معنای اصطلاحی به معنای خمر یا مایعی است که در آن سکر یا مستیآور باشد. اما خمر فقط اختصاص به آبانگور جوشیده دارد و در اصطلاح علمای طب شراب مطلق به معنای خمر است و در مواردی اگر شراب ممزوج گفتهاند منظورشان شراب مخلوط با آب بوده است. شراب انواع مختلفی دارد که به مواردی از آن اشاره میکنم.
1- شراب حدیثی: نوعی از شراب 5 ماهه است و به نام عصیر نیز معروف است. 2- شراب کهنه 3- شراب مثلث 4- شراب جبوشی: نوعی شراب که در بلاد غرب از آب دریا و شیره انگور میسازند. 5- شراب ریحانی: شرابی سبز رنگ و خوشبو است 6- شراب طهور 7- شراب سوسنی 8- شراب شیرازی 9- شراب صبح 10- شراب قدیم: نوعی شراب میان شراب قدیم و متوسط شراب 4 ماهه است 11- شراب عسلی: 2واحد از شراب کهنه میگیرند و با یک واحد عصل مخلوط میکنند و میگذارند تا برسد. 12- شراب طرایی: انگوررا بعد از چیدن در آفتاب میگذارند و میفشرند و میپزند و شراب را درست میکنند. 13- شراب مدوق: نوعی شراب است که از نان خشک که از آرد خشک بی شیر و روغن پخته میشود. این نان را در آن خیسانده و بعد از 5 تا 6 ساعت صاف میکنند. 14- شراب معسل: مقدار 5 واحد افشره انگور که مزه گیرنده داشته باشد با یک واحد عسل در یک آوند گشادی میجوشانند کمی نمک در آن میریزند و کمی که برمیآورد میگیرند و هرگاه از جوشش ایستاد آنرا در خمها میگذارند. 15- شراب ماضی: شرابی است بیمزه و از کیف افتاده. 16- شراب قبض: شراب غلیظ ترش. 17- شراب چکیده: به شراب رسیده میگویند. 18- شراب پشتی: نوعی شراب که ادویهجات مستیآوری چون مهر گیاه و جوز در آن میاندازند. 19- شراب شکر 20- شراب قندی 21- شراب کهربا 22- شراب موصل: شرابی است که در یک من آن 40 من آب داخل است. 23- شراب حرام: در اصطلاح فقیهان آن آشامیدنی را میگویند که به اجماع حرام شده است. 24- شراب صوفیان: عشق 25- شراب ساکنان: عشق و محبت و بیخودی و مستی است که از جلوه محبوب حقیقی حاصل میشود. 26- شراب اطباء: به اصطلاح اطباء به معنی شراب و دواء است. شراب بنفشه یعنی شربت بنفشه.
مشروبات الکلی و بدن انسان:
برای بهتر شناختن مشروبات الکلی خوب است یک بررسی غذایی در مورد مشروبات الکلی داشته باشیم. آیا واقعاً مشروبات الکلی دارای ارزش غذایی هستند یا نه؟ ما روزانه غذاهایی را مصرف میکنیم و نمیدانیم آیا این غذا برای ما خوب است یعنی در حکم داروست یا هم است و مضراتی را به همراه دارد! مثلاً شخصی که دچار آترواسکلروز(تصلب شرائین) شده است.
غذاهایی مانند جگر- کله و پاچه و غیره مصرف میکند در اینجا گفته میشود این غذایی که چنین بیماری میخورد حکم غذا ندارد بلکه سم است. اما شخصی که دچار بیماری مفصلی آرتروز شده میتواند براحتی از پاچه استفاده کند و همین غذا برای او دارو محسوب میشود. بنابراین غذاها بر اساس مزاج افراد حکم دارو یا سم را خواهد داشت اما با اینکه ماهی یا جگر برای شخصی که دچار تصلب شرائین شده حکم سم را دارد اما ارزش غذایی آن از بین نرفته است بلکه دارای ارزش غذایی هستند آیا مشروبات الکلی را نیز میتوانیم به همین صورت طبقهبندی کنیم و آیا در حین حال اگر دارو سم محسوب شود ارزش غذایی نیز خواهد داشت؟ در جواب باید گفت: خیر چون الکل از تجزیه ناقص قند انگور بدست میآید ما هر غذایی که میخوریم مواد قندی و نشاستهای که در غذاهای ما وجود دارند وقتی داخل بدن شدند تبدیل به قند انگور یا اصطلاحاً گلوکز میشود و آن موقع است که بدن قند انگور را جذب میکند و حرارت بدن را تأمین میکند. اما اگر کسی که در خارج از بدن ما از تجزیه قند انگور بدست آمده است.
برای بدن ما چه فایدهای خواهد داشت چون قند انگور در خارج تجزیه شده و ما گفتیم هر چیزی که میخوریم در بدن ما تبدیل به قند انگور میشود . و بدن ما قادر نیست قند تجزیه شده در الکل را دوباره به قند انگور اولیه تبدیل کند و برای همین آنچه در بدن ما وجود خواهد داشت فقط و فقط الکل خواهد بود و این الکل نمیتواند مانند قند انگور سوخت بدن ما را تأمین کند و اصطلاحاً در بدن ما نمیسوزد و حالا مقصود از این سوختن چیست؟ مقصود از سوختن اینست 1) بدن ما برای فعل و انفعالات شیمیایی حرارتی ایجاد کند. 2) قسمتهای مختلفی از بدن ما که دچار کمبود مواد هستند آنرا برطرف کند 3) قدرت و نیروی پایدار و ثابتی را برای بدن به ارمغان داشته باشد.
هر ماده غذایی که چنین کاربردی نداشته باشد مضر به بدن خواهد بود. الکل از این نوع ماده محسوب میشود چون ارزش غذایی ندارد در بدن باعث آتشسوزی میشود یعنی علاوهبر اینکه فوایدی عاید بدن نمیکند بلکه هرچه ذخایر در بدن ما وجود دارد همه را به آتش میکشد و این مسئله است باعث میشود شخص که مشروب مصرف میکند چون تمام ذخایر موجود در بدنش به تحلیل میرود و میسوزد سستی و رخوت وجود او را میگیرد همانطور که قبلاً گفتیم الکل با هر نسبتی با آب مخلوط میشود و آب عضلات گرفته میشود. و برای همین است که افراد الکی بعد از نوشیدن الکل دچار عطش میشوند. اشخاصی که در اثر مصرف الکل یک گرم الکل در خون آنها وارد شود تلوتلو راه میروند و افرادی که دو گرم الکل به خون آنها وارد شود بیهوش خواهند شد و اگر سه گرم الکل در خون وارد شود باعث سستی در بدن و حالت اغما در فرد میشود.
اشخاص الکلی با مصرف الکل انرا مستقیماً وارد خون خود میکنند و چون بدن برای بیرون ریختن الکل تجزیه و تحلیل نمیتواند انجام دهد مجبور است از 3 طریق این سم خطرناک را از بدن بیرون بریزد. 1) از طریق ادرار 2) از طریق عرق کردن شخص الکلی 3) از طریق تنفس. برای همین موضوع است تا موقعی که الکل از بدن دفع نشده باشد دهان شخص بوی الکل خواهد داد. افرادی هستند که میگویند ما مصرف میکنیم اما کم میخوریم ولی غافلاند از اینکه همین کمکم خوردن نیز ختم به افراط در می خواری میشود بخاطر اینکه کسانی که الکل مینوشند حتی اندکاندک به مرور زمان دچار کمبود پتاسیم میشوند و این کمبود پتاسیم در بدن است که افراد را مجبور به افراط در می خواری میکند. بنابراین اگر به لحاظی زمانی به موضوع بنگریم قطرهقطره جمع گردد وانگهی دریا شود. الکل باعث تسریع گردش خون میشود و این خاصیت الکل به نظر خیلی خوب است. اگر در کنار آن اثرات مخربتری نداشته باشد ولی متأسفانه دارد و آن اینکه وقتی سرعت گردش خون زیاد میشود سوخت بیشتری نیز در بدن مصرف و ذخایر بدن در همان لحظه یکبار گرفته میشود و شخص الکلی دچار تشنگی و گرسنگی کاذب میشود و میل دارد که فقط بخورد و بنوشد. ولی هنگامی که الکل از بدنش دفع میشود و سرعت گردش خون پایین میآید نوعی رخوت و سستی بدنش را نیز فرامیگیرد و این سستی و بیحالی تحریکی میشود برای مصرف دوباره مشروبات الکلی توسط فرد الکلی و او میل به خوردن شراب پیدا میکند. و اینست که مضرات آن بیشتر از منفعت آن است.
مشروبات الکلی و جنین:
متأسفانه اشخاص الکلی علاوهبر اینکه خودشان در ورطه خطرات ناشی از الکل قرار میگیرند نسلشان را نیز با خطر مواجه میکنند. افرادی که روزها شرب مخمر میکنند با خطرات زیادی از جمله تحلیل مواد داخلی بدن به مقدار زیاد مواجهند. و افرادی که در شبها میگساری میکنند علاوهبر خود به نسل خود نیز آسیب میرسانند. بخصوص کسانی که بعد از مصرف مشروبات الکلی عمل زناشویی انجام میدهند اینگونه افراد با 2 خطر مواجه خواهند بود. 1) از لحاظ جسمی 2) از لحاظ روانی. از لحاظ جسمی اینکه وقتی که الکل وارد بدن میشود بیضه و پرستات معتادین الکل بیشتر از سایر بافتهای بدن الکل را جذب میکنند و همین جذب باعث مسمومیت نطفه خواهد شد و نوزادی که با این نطفه مسموم بدنیا میآید لاغر اندام توام با کبدی ضعیف و کمخون خواهد بود و شخصیتی عصبی پیدا خواهد کرد و مستعد بیماری سرطان میشود.
و دانشمندان این موضوع را در روی یک سری میمونها انجام دادهاند که نتیجه ان بوجود آمدن میمونهای ناقصالخلقه بوده است. نتیجه اینکه اگر نطفه ما مسموم باشد فرزندانمان سالم نخواهد بود. دومین تأثیر آن به لحاظ روانی است.
در روایتی خواندم حضرت موسی(ع) از حضرت شعیب(ع) مزد چوپانیاش را خواست حضرت شعیب فرمود منتظر بمان اگر گوسفندان برههای سیاه بدنیا آوردند همه را به تو خواهم داد حضرت موسی با توجه به اینکه به دنیا آمدن برههای سیاه نادر است و زیاد نیست بیخیال قضیه میشود اما با کمال تعجب دید موقع وضع حمل گوسفندان اکثرشان برههای سیاه بدنیا آوردند. موسی(ع) وقتی با این مسئله مواجه شدند علت آنرا جویا شدند حضرت شعیب فرمودند: موقعی که وقت جفتگیری حیوان رسیده بود چشم آنها به عبای سیاه تو که روی عصایت نصب کرده بودی افتاده و این سیاهی عبا به نطفه آنها منتقل شده و باعث متولد شدن برههای سیاهی شده است. نباید از روی این روایت براحتی گذشت در مراحل اولیه تشکیل نطفه 90% آن(نطفه) آبست به هنگام ماه نو یعنی اول ماه و ماه بدر یعنی پانزدهم ماه نیروی جاذبه ماه بر روی تمامی آبهای زمین تأثیر میگذارد و باعث بالا و پایین آمدن آبها تا 15متری میشود. و اخیراً یک دانشمند ژاپنی بنام پروفسور ایموتی تحقیقاتی را روی آب آزمایش کرده و گفته آب از هر چیز چه از راه دور و چه از راه نزدیک و از طریق ذهنی و نوشتاری تأثیر میپذیرد. برای نمونه یکی از آزمایشات ایشان چنین است: آقای ایموتی برای تحقیقات خود آب چشمه کوه را در یک لیوان میریزد و آنرا منجمد میکند و بعد از منجمد شدن مشاهده میکند که آب چشمه بلورهای 6 ضعلی زیبا تشکیل میدهد. اما وقتی همان آب چشمه را وقتی که از وسط شهر و از میان تودههای مردمی عبور میکند برداشت و منجمد گرد مشاهده کرد که آب همان بلورهای زیبا را تشکیل نداد بلکه آب شهری سیاه رنگ و بد قیافه بلور بسته است. در مرحله دوم همان دو آب را در یک لیوان ریخت یکی آب چشمه و دیگر آبی که از وسط شهر عبور میکند. بر روی لیوانی که آب چشمه کوه ریخته شده بود و تصویر زیبایی تشکیل میداد یک حرف بد روی کاغذ نوشت و روی لیوانی که آب شهری ریخته بود کلمه عشق را نوشت و چسباند با تعجب مشاهده کرد آب شهری که اول بد قیافه بود بسیار زیبا بلور بست و آبی که از چشمه کوه بود بد قیافه شد.
و آزمایشاتی دیگری نیز انجام داد که مجال گفتن نیست. آقای ایموتی چنین نتیجه میگیرد: 1- آب تمام زبانها را میداند 2- آب خوب و بد را تشخیص میدهد 3- از حرف حخوب و بد ول بصورت نوشتاری تأثیر میپذیرد. با چنین توضیحی در مورد آب و اثر جاذبه ماه بر آن آیا نمیتوان گفت: که جنین نیز در مراحل اولیه که 90% آن آبست تحت تأثیر بسیاری از عوامل قرار میگیرد؟ افراد الکلی مشکلاتی در سلسله اعصاب خود دارند. یعنی مصرف مشروبات الکلی تأثیرات مخربی روی اعصاب آنها مخصوصاً اعصاب مرکزی و مخچه آنها گذاشته و تعادل فرد را به هم میزند و تأثیر آن در ناحیه قشر گیجگاهی مغز باعث توهمات بصری میگردد و این توهمات بصری خود تیرهای شیطانی را به همراه دارد.
شخصی که غلظت الکل در خون او به 3% تا 5% میرسد حالتی احساس میکند که شبیه آرامبخش و رهایی از قید و بندها میباشد. و حرفهایی را میزند که با حالات عادی او فرق دارد و به اصطلاح خوشمشربتر میشود. اعتماد به نفس ممکن است افزایش یابد در حالی که در او واکنشهای حرکتی روبه کندی میگذارد و در غلظت 10% الکل در خونش اختلال چشمگیری در کارکردهای حسی و حرکتی او بوبجود میآید و شخص کند حرف میزند و در هماهنگی حرکات خود دچار مشکل میشود.
برخی افراد عصبانی و برخی دیگر ساکت و عبوس میشوند. در غلظت 20% شخصی بلکی توان خود را از دست میدهد و با رسیدن غلظت الکل به سطحی بالاتر از 40% خطر مرگ در پیش است. بنابراین افراد الکلی در برابر هر جرعهای که مینوشند بدنشان نسبت به آن مقدار تأثیرات گفته شده ظاهری و گفته نشده باطنی همان تخیلات و توهمات ایجاد شده در مخیله فرد الکلی است که در دوران مجامعت این تأثیرات جسمی و روانی و روحی در نطفه او تأثیر میگذارد. جنین قبل از تولد از جفت تغذیه میکند و جفت اندامی است که کار مبادله مواد بین بدن مادر و جنین را برعهده دارد. بند ناف لولهای طنابمانند است که یک سر آن به جفت متصل است و سر دیگر آن به ناف جنین و هر چیزی که جنین برای رشد در طول 9 ماه دوره جنینی نیاز دارد از طریق بند ناف(رگ حیاتی) به او میرسد. اکسیژن و مواد غذایی موجود در خون مادر از طریق سیاهرگ بند ناف وارد بدن جنین میشود و مواد زاید موجود در بدن جنین نیز از طریق دو سرخرگ بند ناف خارج میشود.
این موضوع نقش مادران را خطیرتر میکند. اگر مادی الکلی باشد با نوشیدن الکل، الکل با عبور از جفت داخل به خون و جفت وارد میشود و مقدار آن مساوی خون جنین خواهد شد. و باعث معیوب شدن نوزاد خواهد شد. الکل برای جنین در حال رشد خطرآفرین است. احتمال سقط جنینهای مکرر و بدنیا آوردن نوزادان کم وزن در مادرانی که زیاد مشروب میخورند 2برابر سایر مادران است. حالتی بنام نشانگان جنین الکلی که عقبماندگی ذهنی و بدشکلیهای چندگانه در چهره و دهان نوزاد از مشخصات آن است در مادران الکلی مشاهده میشود. زنان بارداری که حتی مقدار کمی الکل بصورت هفتگی مصرف میکنند مسلماً جنین خود را در معرض خطر قرار میدهند. بنابراین پدر و مادر نقش بسیار مهمی را در انعقاد نطفه و پرورش آن برعهده دارند کوچکترین لغزش یا بیاحتیاطی در آن جبرانناپذیر است و عواقب وخیمی برای جنین ببار خواهد آورد از جمله آن اینکه برخی از امراضها گریبانگیر نسل افراد الکلی میشوند از جمله آنها سکته کردن، تشنج، جنون، بداخلاقی محض، حالات عصبی یا بدجنسی، کم هوش بودن، عصبانیت، بیخوابی، خستگی و رخوت، مختل شدن دستگاه گوارش هستند که پنهان و آشکار در نسل افراد الکلی یافت میشوند و این موضوع 100% شایع است و هرکسی ادعا کند که چنین نیست حتماً یک مراجعه عمقی به قضیه داشته باشد.
شاید افرادی باشند که شرب خمر نکنند اما در بین افراد خانواده آنها امراض بالا هم باشد اما به لحاظ به ارث رسیدن به نسل آنها نسبی به ارث میرسند یعنی ممکن است شخصی پدری یا جدپدری داشته باشد که دارای صرع و تشنج بوده است و ممکن است که فرزند یا نوه آن پدر یا جد پدر نیز به این صرع مبتلا شود. این نسبت در افراد غیرالکلی هم وجود دارد اما به ارث رسیدن آن به فرزند یا نوه خیلی کم است. اما در افراد الکلی به نسبت خیلی زیاد به ارث میرسد. پروفسور نیکولوآ ثابت میکند که در مدت کمتر از یک ساعت شخصی که مشروبات الکلی مینوشد بر بیضه و پروستات آن تأثیر میگذارد و این بصورت ارثی بر روی فرزندان او تأثیر میگذارد و گاهی اثرات آن به توسط اوول و تخمدان و شیر مادر به فرزندان منتقل میشود.
به عقیده من بسیاری از کسانی که به بیماریهای صرع و جنون و بیماریهای بالا مبتلا شدهاند در علت مبتلا شدن آنها به آن بیماری یک رابطه علت و معلولی مستقیم و همچنین غیرمستقیم وجود دارد. علت مستقیم مثلاً در بیماری سکته قلبی ممکن است فشار خون بالا، اضافه وزن، زیادی چربی در جدار مویرگهای شریانی و غیره باشد. و به نظر یک امر طبیعی است و شخصی مثلاً بر اثر تغذیه بر به فشار خون یا اضافه وزن مبتلا میشود.
اما افرادی وجود دارند که مثلاً تغذیه بر در آنها مشهود است اما بیماری فشار خون را اصلاً نمیشناسند و بدنشان به آن مبتلا نشده است. با اینکه هر دو شخص تغذی بدی داشتهاند یکی مبتلا میشود و دیگر نمیشود و بدنشان به آن مبتلا نشده است. با اینکه هر دو شخص تغذیه بدی داشتهاند یکی مبتلا میشود و دیگری نمیشود. به نظر من در اینجا آن علت غیرمستقیم یا به ارث رسیدن مطرح میشود و آن اینکه بعضیها بر اثر علتهای غیرمستقیم مانند مبتلا بودن اجداد آنها در اثر مسمومیت نطفه و غیره شرایط و استعداد مبتلا شدن به این بیماری را با خود دارند و برای همین مسئله این بیماریهای در آن ظهور و بروز میکند البته ممکن است در همه افراد صدق نکند ولی اکثریت را شامل میشود. البته این به معنای آن نیست که افرادی که دارای نطفه مسوم و علیلی بودهاند تا ابد نسل آنها گرفتار خواهند شد بلکه میتوان با اصلاح تغذیه جسمی و روحی نطفه مسوم و علیل را تبدیل به نطفهای سالم نمود و این کار شدنی است. بنابراین نقش خود را در تأمین سلامتی جسمی و روحی فرزندانمان جدی بگیریم و آگاهانه بخوریم و بنوشیم و زندگی کنیم تا آیندهای توأم با نشاط و سلامتی را هم برای خود و هم برای نسل خود به ارمغان آوریم.
افراد الکلی و سوءتغذیه:
اکثر افراد الکلی از بیماریهای ناشی از سوء تغذیه رنج میبرند. مصرف مشروبات الکلی تأثیرات سوئی بر روی کبد که محل سوخت و ساز است گذاشته و موجب سوء تغذیه میشود. افرادی که الکلی هستند یک سوم تا دو سوم کالری دریافتی خود را از الکل میگیرند و برای همین گرفتار سوء تغذیه هستند. چون که افراد الکلی دچار کمبود کربوهیدراتها، پروتئینها، چربیها و ویتامینهای C-B,A و همچنین مواد معدنی هستند و جبران این کمبودها واقعاً مشکل است. به علت سوء تغذیه فرد الکلی پروتئین و چربی و ویتامینهای C , A و آهن و کلسیم و غیره را کمتر از دیگران دارد.
سوء تغذیه باعث میشود که قسمتهای مختلف بدن نتواند ویتامینها و پروتئینهای مورد نیاز خود را تأمین کند و به این علت نقاط مختلف بدن در معرض آسیب قرار میگیرند. مثلاً افرادی الکلی دچار کمبود تیامین که برای سیستم اعصاب مفید است میشوند اگر تیامین به بدن نرسد بر سیستم اعصاب آسیب وارد میشود و در بسیاری مواقع نمیتوان آن کمبود را حتی با تزریق از بیرون جبران کرد و بسیاری از افراد الکلی از درمان تغذیهای و دارویی نتیجهای نمیگیرند.
چگونگی هضم و جذب الکل در بدن:
الکل در مرحله اول وارد بحلق و مری شده سپس وارد معده میشود و از طریق خون به نسوج بدن و کبد وارد شده و 10درصد آن بوسیله کلیهها و ریهها دفع میگردد. اگر مصرف مشروبات الکلی ناشتا و با معده خالی صورت بگیرد سرعت جذب الکل در بدن بالاتر میرود و الکل به سرعت جذب بدن خواهد شد روده انسان در ضمن اینکه کمی الکل تولید میکند الکل را با سرعت بیشتری نسبت به معده جذب میکند. 1 یا 2 ساعت پس از مصرف مشروبات الکلی تمامی آن وارد خون شده و بعد از 24 ساعت اثری از آن در خون دیده نمیشود. چون تمامی اعضای بدن از جمله غدد تناسل- جنین، کلیهها، کبد و غیره به نسبت سرعت جذب الکل در آنها همه الکل را جذب میکنند. اما بدن بعد از جذب الکل شروع به دفاع همه جانبه از خود میکند و در این دفاع نمیتوان پیشبینی کرد که چند زخمی و کشته خواهیم داشت. عضوی که نیروهایی دفاعی در آن حضور چشمگیر دارند کبد است.
مشروبات الکلی یکی از بزرگترین و حیاتیترین و پرکارترین غده حیاتی بدن را مورد حمله قرار میدهد که گوشهای از سرنوشت آن اشاره میکنم در افراد بالغ وزن کبد 5/1 کیلوگرم است که از میلیونها سلول تشکیل شده است که در حوزه شکمی بالای معده و کیسه صفرا قرار داد. اگر کبد از کار بیفتد انسان ظرف چند ساعت میمیرد. تنها عضوی است که آمونیاک و اسیداوریک و ازت، آلبومین و سموم دیگر را که مواد زاید و حاصل تجزیه پروتئینها میباشد دفع خنثی میکند. کبد الکل را بصورت کربن و آب تجزیه میکند که مواد حاصل از این تجزیه از طریق ادرار دفع میشود این تجزیه کردن باعث نوعی آسیبدیدگی و بیماری در کبد میشود که به آن سیرروز کبدی میگویند که در آن قسمتی از بافت کبد از کار میافتد و بافتهای غیرفعال جای آن قسمتها را میگیرند به عبارت سادهتر کبد که کار ساخت پروتئینها و تصفیه خون و هضم چربیها را برعهده دارد در مراحل اولیه ابتلاء به سیروز کبدی سلولهای کبد شروع به جمع کردن چربی در خود میکنند و متورم میشوند پس از آن قسمتی از کبد از کار میافتد و مسیر رگهای خونی بسته میشود و باعث خونریزی داخلی شده و به دنبال آن کاهش وزن اتفاق میافتد و در برخی موارد شکم به دلیل مایعات اضافی بدن متورم شده و نهایت وضعیت شخص به مرگ منتهی میشود. بنابراین بدن هیچگونه شرایطی را ندارد که الکل را در خود ذخیره کند یعنی با وارد شدن الکل به بدن چیزی برای تغذیه و جذب کردن آن نمییابد و ناچار تمام آن باید در کبد متابولیزه شود و مازاد آن از طریق کلیهها، عرق کردن، بزاق دهان، و در زنان شیرده از طریق شیر و رریختن دفع میگردد.
مشروبات الکلی و ویتامینهای بدن:
مشروبات الکی در جذب و عملکرد ویتامینها در بدن اختلال ایجاد میکند که از جمله این ویتامینها، ویتامین A ، K , D , C , B6 , B2 , B1 میباشد. با دانستن نقش این ویتامینها در بدن اختلال در جذب و عملکرد این ویتامینها توسط مشروبات الکلی بیشتر مشهود خواهد بود.
1) ویتامین A :
ویتامینها بر 2 نوع تقسیم میشوند: 1- ویتامینهای محلول در آب 2- ویتامینهای محلول در چربی. ویتامین A از جمله ویتامینهایی است که محلول در چربی است. خیلی با ثبات بوده و به سختی تجزیه شده و از بین میرود و معمولاً در پوست میوهها زیاد یافت میشوند و گفتهاند که رنگ زرد و قرمز پوست میوهجات مانند هویج و فلفل قرمز و غیره به علت وجود ویتامین A میباشد. مقدار نیاز روزانه ما به ویتامین A 2 میلیگرم است. یک کیلو هویج معادل 50میلیگرم از این ماده دارد. کمبود این ویتامین عوارض گوناگونی برجای میگذارد از جمله درد غشاء مخاطی، گرفتگی مجرای تنفسی و غیره میباشد. که در زیر به برخی از کاربردهای این ویتامین در بدن و عوارضی که در اثر کمبود آن بوجود میآید اشاره میکنیم:
1- ویتامین A عامل رشد در سلولهای بدن است و این مسئله موجب شده است اگر ویتامین A در بدن با کمبود مواجه شد یعنی زخمها دیرتر خوب میشوند.
2- ویتامین A یکی از اجزاء ترکیبی شبکیه چشم است. و حضور آن در شبکیه چشم باعث میشود که چشم در تغییر از یک نور زیاد به نور کم تعادل خود را برقرار کند و همچنین باعث جلوگیری از عفونت شبکیه چشم میشود و اگر این ویتامین در شبکیه چشم نباشد قرنیه چشم پف میکند و در نهایت انسان دچار شبکوری خواهد شد.
3- زبری و خشکی پوست و پوسته شدن بازوها و رانها و لک زدن صورت و جوشهای متعدد بر روی آن و خارش شدید بدن محصول کمبود این ویتامین در بدن است.
4- نوزادان چون ذخیره اندکی از این ویتامین دارند برای همین مادران باردار باید بیش از نیاز خودشان ویتامین A مصرف کنند اگر نوزادی در موقع تولد دچار بیماریهای جلدی است و رشد و نمو او دچار اختلال شده است. بخاطر این بوده که مادر او دچار کمبود ویتامین A بوده است. و در ضمن کمبود این ویتامین سقط خودبهخودی مادران را نیز باعث میشود.
5- این ویتامین به تعداد زیاد در جرگ، شیر، زردآلود، کاهو، هویج و غیره یافت میشود میوهجاتی مانند هویج، زردآلود، طالبی و غیره دارای مواد رنگی بنام کاروتن هستند این مادهرنگی در کبد و روده کوچک تبدیل به ویتامین A میشوند اشخاصی که کبدشان ضعیف و بیمار است نمیتوانند آن را تبدیل کنند در افراد الکلی چون کبد آنها ضعیف است به خاطر همین نمیتوانند کاروتن موجود در سبزیجات و غیره را به ویتامین A تبدیل کنند و التهاب پانکراس هم در افراد الکلی باعث کاهش جذب ویتامین A در بدن آنها میشود.
2) ویتامین B1 یا تیامین:
ویتامین B1 یا تیامین از جمله ویتامینهای محلول در آب است که در سال 1910 کشف شد. این ویتامین در بدن ذخیره نمیشود و ضد روی است هر روز جزء خوراکیهای کممصرف میکنیم این ویتامین را به بدن برسانیم. این ویتامین با پخت و پز طولانی غذا(مخصوصاً گوشت) 50% آن از بین میرود و همچنین در خشکباری که با بخار گوگرد تهیه میشود این ویتامین از بین میرود. جوششیرین نیز یکی از مواد از بین برنده این ویتامین است.
ویتامین B1 بخوبی با آب حل میشود بنابراین وقتی ما عرق میکنیم این ویتامین با آب بدن ترکیب شده و همراه با عرق دفع میشود. بدن ما روزانه به 3میلیگرم ویتامین B1 نیاز دارد تا سبب عمل جذب چربیها و قند گردد. تقریباً در 30گرم بادام و انگور حدود 60میلیگرم از این ویتامین یافت میشود. افراد پرخاشگر و عصبانی بدانند که با کمبود این ویتامین مواجه هستند و تا میتوانند انواع خربزه- کلم- بادام- گیلاس- انجیر- انبه- گلابی و نارنگی نوشجان کنند. از جمله کاربردها و عوارض این ویتامین در بدن به شرح زیر است:
1) این ویتامین برای تقویت سیستم عصبی کاربرد دارد و کمبود آن باعث دردهای عصبی در بدن شده و شخص دچار پرخاشگری و تندخویی میشود.
2) یبوست مزاج- نفخ معده- استفراغهای خشک و تنبلی رودهها از عوارض کمبود این ویتامین است.
3) نارسایی قلب در اثر کمبود این ویتامین حاصل میشود که طپش قلب توأم با تنگی نفس را به همراه دارد.
4) بواسطه اختلالات معده و روده و غده تیروئید علایم کمبود ویتامین B1 در بعضی افراد مشهود است. مخصوصاً در افراد دیابتی و اشخاصی که PH معده آنها بالاتر از 7 است.
5) کمبود این ویتامین باعث خوابرفتگی پاها و همچنین باعث نوعی فلج بنام بیماری بریبری میشود که این بیماری بریبری در سال 1947 در فیلیپین دومین علت مرگ بوده و در هر هزار نفر 132 نفر از این بیماری تلف میشوند که بهترین راه پیشگیری از آن خوردن نان سبوسدار است.
6) زنان دچار کمبود ویتامین B1 دچار سختزایی و استفراغهای حاملگی میشوند. افراد الکلی در اثر کمبود این ویتامین به نوعی سندرم بنام سندرم کوساکوف مبتلا میشوند نوعی بیماری است که باعث مجموعه علائمی از جمله فراموشی، اختلالات چشمی و اختلال حافظه کوتاهمدت و اختلال در حفظ تعادل میشود و همچنین باعث بیماری ورینکه که آنهم نوعی بیماری مغزی است که فرد در فهم سخن دچار اشکال میشود. و نوعی فراموشی پایدار ناشی از الکل میباشد و همراه با آنها انواع مشکلات عصبی را به همراه دارد. در بدن انسان میکروبهای مفیدی هستند که در معده و روده مقدار زیادی از این ویتامین را میسازند ولی الکل این میکروبهای مفید را نابود کرده و فرد دچار کمبود ویتامین میشود. توجه داشته باشم درست است که الکل خاصیت انرژیزایی دارد اما این انرژیزایی پایدار نیست بلکه الکل بعد از نوشیدن مانند گوشت یک حالت تحریکی در بدن ایجاد میکند و احساس قدرت و قوت و انرژی به انسان دست میدهد و این یک مرحله آنی و زودگذر است و عوارضی همچون نابودی تمام ذخایر بدن را به دنبال دارد که لازم است به این مورد نیز توجه داشته باشیم.
3) ویتامین B2 :
از ویتامینهای گروه B میباشد و به نام ریبوفلاوین یا لاکتوفلاوین نیز معروف است و مادهای زرد رنگ است و محلول در آب است. دارای آلبومین که بوسیله باکتریهای روده مقداری از آن تولید میشود و در شبکیه چشم وجود دارد. به همین دلیل شیر را نباید در معرض آفتاب قرار دهیم چون 50% ویتامین B2 در شیر ظرف 2ساعت مقابل آفتاب ماندن از بین میرود. و همچنین محلولهای قلیایی چون جوششیرین نیز این ویتامین را از بین میبرند. این ویتامین تا اندازهای در بدن قابل ذخیره است اما تأمین آن بدون مصرف شیر در غذای روزانه مشکل است.
یک فرد متوسط روزانه 1 تا 5 میلیگرم به ویتامین B2 نیاز دارد. و در شیر و فراوردههای آن مخصوصاً پنیر و ماست یافت میشود و روزانه یک لیوان از شیر این ویتامین بدن را تأمین میکند. تخممرغ، جگر، قلوه، ماهی، حبوبات، کلم، کاهو، هویج نیز مقدار زیادی از این ویتامین را در خود دارند. در صورت کمبود این ویتامین در بدن که معمولاً افراد الکلی در موارد خاصی با کمبود این ویتامین روبرو میشوند عوارضی در بدن دیده میشود از جمله آنها این است که:
1) زخم شدن و سوزش لبها و ورم زبان
2) در نتیجه کمبود B2 دانههایی در پوست ظاهر میشود و چشم نسبت به روشنایی حساس شده و آب میافتد و کمبود آن با هدایت فشار خون به سمت چشم باعث قرمزی چشم میشود.
3) با کمبود آن در جذب چربیها اختلال ایجاد میشود.
4) عوارض کمبود آن بیماریهای پوستی- شورهسر- ریزش مو و نوعی کمخونی و مرض قند میباشد.
5) B2 ویتامینی است که محافظ اعصاب هم به شمار میآید و کمبود آن بعضی حالات روانی از قبیل افسردگی- گوشهگیری را بدنبال دارد که نتیجه ضرر آن بر روی سلسله اعصاب مرکزی است.
6) مادرانی که دچار کمبود این ویتامین میشوند فرزندانشان موقع تولد دچار ضعف عمومی بدن و اختلالات گوارشی هستند.
7) کمبود B2 همچنین باعث رخم شدن قرینه شده و باعث فرار انسان از نور میشود.
8) این ویتامین برای رسانیدن اکسیژن به خون و سوخت و ساز مواد هیدرات دو کربن مؤثر بوده و برای رشد و نمو و سلامت بدن و محافظت خصوصیات جوانی و طولانی کردن عمر مفید و مؤثر است.
4) ویتامین B6 :
تمام ویتامینهای گروه B در بدن نقش دلال و میانجی را بازی میکنند و کاری که دلال انجام میدهند ویتامینهای گروه B همان را انجام میدهد. به عبارت دیگر این نوع ویتامینها در ترکیبات بدن داخل نمیشوند بلکه فقط یک میانجی هستند ویتامین B6 نیز به عنوان دلال بدن کار تنظیم مبادلات غذایی را برعهده دارد نیاز روزانه ما به این ویتامین 2میلیگرم است. که میتوان با مصرف روزانه سبزیجات و غلات این مقدار ویتامین را تأمین کرد این ویتامین در مخمر آبجو، گوشت ماهی و جوانه گندم و غلات و سبزیجات یافت میشود کمبود این ویتامین دامن افراد الکلی را میگیرد از جمله عوارض کمبود این ویتامین میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1- کسانی که دچار کمبود این ویتامین هستند بدن آنها تولید زخمهای جلدی و جراحت میکند.
2- کمبود آن باعث ریزش مو در افراد میشود.
3- عوارضی مانند بیماریهای عصبی و خستگی اعضاء عضلانی را ایجاد میکند.
4- زنانی که استفراغهای آبستنی دارند با کمبود این ویتامین مواجهاند.
اما بدون آنکه علائم خونی یا آزمایشات مربوط به عملکرد غیرطبیعی کبد دیده شود. کمبود ویتامین B6 را در افراد الکلی از طریق میزان پیریدوکسال 5-فسفات پلاسما که شکل فعال ویتامین B6 در کبد میشود و یکی از کاربردهای آن تبدیل چربیها به گلوکز یا قند انگور است. میسنجند تحقیقات نشان داده است که میزان این آنزیم کبد به دلیل کاهش سنتز آن از پیریدوکسین( B6 ) کم است چون اکسیداسیون الکل باعث تولید استالدئید شده و باعث تجزیه این آنزیم در بدن میشود.
5) ویتامین C :
این ویتامین از ویتامینهای ضروری بدن است و در آب حل میشود و مانند سایر ویتامینهای قابل حل در آب در برابر حرارت و اکسیژن و مرور زمان و محیط قلیایی مقاومت ندارد و به محض ماندن و حرارت دیدن تجزیه شده و خواص آن از بین میرود و در واقع یکی از سادهترین و در عینحال بیثباتترین ویتامینهاست. شیر، مرکبات، سبزیهایی مانند کلم، اسفناج، تره، گوجه، فلفلسبز، سیب و موز و غیره مقدار زیادی از این ویتامین را دارند.
نیاز روزانه ما به این ویتامین 75میلیگرم میباشد که با خوردن 3تا 4 قاشق آبلیموی ترش این ویتامین را در بدن تأمین میکند. همچنین یک عدد فلفل قرمز 1150 واحد ویتامین C دارد. افراد الکلی دچار کمبود این ویتامین نیز میشوند. کمبود این ویتامین در بدن عوارضی دارد که از جمله آنها عبارتند از:
1- از جمله کارهایی که این ویتامین در بدن انجام میدهد اینست که بدن با کمک ویتامین C مواد قندی و نشاسته را میسوزاند چون قند سوخت بدن است و بدن ما توسط این ویتامین نشاسته را به قند تبدیل کرده تا با سوخت و ساز مواد قندی حرارت خود را تأمین کند.
2- این ویتامین سلولهای مرده بدن را از بین میبرد تا سلولهای جدید جایگزین آن شود.
3- کمبود این ویتامین باعث پیری میشود.
4- ویتامین C برای سلامت سلولها و تحریک عمل تخمدان و غدد فوقکلیوی و ایجاد مقاومت در برابر سمومی که میکروبها از خود ترشح میکند نیاز است.
5- از جمله بیماریهایی که با کمبود C در بدن ایجاد میشود بیماری اسکوربوت است. که در این بیماری دیواره عروق و لثهها به علت آسیبپذیری مقاومت خود را از دست میدهند و خونریزیهای مکرر در همه اندامهای بدن رخ میدهد.
6- از عوارض کمبود آن بیحوصلگی و بهانهگیری درد مختصر در تمام بدن، لکههای کمبود روی پوست، ورم پاها و دردناکی مفاصل زانو، پائین آمدن فشار خون، کم شدن مقدار گلوکز در خون و ادرار اشخاص مبتلا به دیابت، نازکی عروق، دیفتری بدخیم میباشند.
7- این ویتامین جهت جذب آهن و کلسیم نیز نقش مهمی را به عهده دارد. چون این ویتامین محلول در آب بوده و در برابر هوا تجزیه میشود و از بین میرود و در پختن سبزیها باید آب کم مصرف کرد و در ظرفی که سبزیها را میپزیم بسته باشد و نباید سبزی را قبلاً در آب خیس کرد و باید موقع پختن آنرا شست و بلافاصله به قطعات هرچه بزرگتر خورد کرده و آب آنرا دور نریخت. میزان ویتامین C در افراد الکلی بدون ابتلاء به بیماری کبدی کمتر از حدطبیعی و نرمال است چون ویتامین C با حرارت از بین میرود و هوا نیز آنرا فاسد میکند. دریافت مکمل با دوز 175 تا 500میلیگرم ویتامین C در افراد الکلی ممکن است برای هفتهها یا ماهها ضروری باشد تا کمبود این ویتامین در بدن آنها جبران شود.
6) ویتامین D :
ویتامین D از ویتامینهای محلول در چربی است که به ویتامین آفتاب شهرت دارد. و در برابر حرارت و نور مقاومت دارد. این ویتامین دو نوع است. ویتامین D2 (کلسیفرول) صنعتی است که مصرف زیاد آن بیاشتهایی و اختلالات عصبی، تهوع، لاغری و حتی مرگ را به دنبال دارد. و نوع دوم آن D3 (کلی کلیسفرول) طبیعی است که برای امراض جلدی و روماتیسم مزمن کاربرد دارد و بیشتر در کبد ماهی و شیر و زرده تخممرغ وجود دارد. نیاز روزانه بدن ما به ویتامین D ، 01میلیگرم میباشند که میتوانیم براحتی این ویتامین را توسط نور خورشید کسب کنیم یا از بعضی غذاها مانند ماهی آزاد و زرده تخممرغ و جگر گوساله و گاو تهیه کنیم. در 250گرم مای آزاد 1057 واحد ویتامین D موجود است. موقعی که به بازی فوتبال میپردازیم یا ورزش دومیدانی انجام میدهیم عرق میکنیم چون این ویتامین محلول در چربی است مقدار زیادی از این چربیها در سطح بدن ما پخش میشود سعی کنیم وقتی که عرق کردن خودمان را در معرض آفتاب قرار دهیم تا چربیهای پخش شده در سطح بدن توسط اشعه خورشید به ویتامین D تبدیل شوند و همچنین موقع رفتن به حمام سعی کنیم خود را به دست دلاکان حمام نسپریم چون در عین دلاکی ویتامینهای D بدن نیز دلاکی میشوند چون در استرولهای جلدی بدن ما ویتامین D موجود است.
عوارضی که با کمبود ویتامین D در بدن بوجود می آید به این مضمون است:
1- ویتامین D در رشد بافتهای استخوانی نقش دارند و باعث افزایش جذب کلسیم و فسفر و محکم کردن استخوانها و ماهیچههای بدن ضروری است و در صورت کمبود این ویتامین کج شدن و نرمی استخوانهای دست و پا پیش میآید که آنرا اصطلاحاً راشیتیسم میگویند.
2- از علائم کمبود آن بهانهگیری و عصبانیتهایی است که در اوایل با عرق سردپیشانی همراه میباشد و بعداً بصورت استخوان بزرگسالان بنام استئومالائی را باعث میشود. که در آن کمکم استخوانها نرم شده و دردهای شدیدی رخ میدهد.
3- این ویتنامین جذب فسفر و آهک را در بدن و در خون و استخوانها تنظیم میکند و نسبت کلسیم به فسفر را که باید همیشه ثابت و معادل 7/0 باشد تنظیم میکند. در افراد الکلی بعلت اختلال در فرآیند انعقاد خون آنها و اختلال در جذب کلسیم و فسفر و ویتامین D در معرض بیماریهای مختلفی قرار میگیرند. که از جمله توده استخوانی کاهش یافته و احتمال شکستگی استخوان میرود. میزان کم کلسیم، فسفر، منگنز خون و مقدار کم یا زیاد D3 در خون بیان کننده اختلال در متابولیسم کلسیم است. بنابراین ناکافی کلسیم و فسفر یا کاهش جذب کلسیم ممکن است اتلاف ذخایر استخوان را در افراد الکلی تسریع کند. و همچنین تحقیقات نشان داده است که ذخایر ویتامین D افراد الکلی تخلیه میشود.
4- این ویتامین در بذن ذخیره میشود و ترکیب آن بسیار ثابت بده و با حرارت و ماندن از بین نمیرود. مثلاً میتوان در زمستان از غذاهای سرشار از ویتامین D مصرف کرد و آنرا برای سایر فصلها ذخیره کرد. اما ذکر این مسئله ضروری است ویتامین D تنها ویتامینی است که مقدار زیاد آن سمیت دارد و مصرف روزانه 500میلیگرم آن باعث سفت شدن نسوج اندام بدن میشود. استعمال زیاد آن املاح کلسیم استخوانها را گرفته و آنرا رسوب میکند. و باعث تصلب شرایین شده و رخوت و خستگی بدن را فرامیگیرد و بسیار دیده شده است که باهث تولید سنگ در مجاری ادرار شده است. و همچنین باعث شکستگی دندانها میباشد که باید در مصرف آن نیز دقت لازم را کرد.
7) ویتامین K :
ویتامین K ویتامینی محلول در چربی است و در انعقاد خون نقش مهمی ایفا میکند که در دو نوع طبیعی و مصنوعی یافت میشوند که K1 و K2 طبیعی و مصنوعی برای انعقاد خون در خونریزی به کار گرفته میشود و اثر ویتامین K مصنوعی از طبیعی در انعقاد خون سریعتر و مؤثرتر است. نیاز روزانه بدن به ویتامین K 4میلیگرم میباشد. که در انواع غذاها و سبزیهای مانند کلم و شاهی، گوجهفرنگی، کاهو و همچنین در جگر و شیر و غیر یافت میشود.
این ویتامین در کبد و میکروبهای سفید روده ساخته میشود و در برابر حرارت و زمان نسبتاً مقاومت دارد. بدون ویتامین K کبد نمیتواند پروترومبین بسازد. این پروترومبین در بدن بوسیله ترومبوکنیاز و کلسیم به ترومبین تبدیل میشود و ترومبین است که فیبرینوژن را تبدیل به فیبرین کرده و باعث انعقاد خون میشود. ویتامین K اگر در کبد ذخیره شود برای یک هفته نیاز ضروری انسان را تأمین میکند و ضمناً هر قدر هوا گرمتر باشد مقدار نیاز بدن به این ویتامین بیشتر خواهد بود.
در صورت کمبود ویتامین K بدن عوارض زیر را از خود نشان خواهد داد:
1- خونریزی ممتد در مخاطها و پوششهای داخلی بدن
2- در نوزادانی که تازه متولد شدهاند موجب خونریزی شده و بندناف آنها دیرتر میافتد و خونریزی میکند. برای همین مادران باید در روزهای اول وضع حمل از غذاهای دارای ویتامین K مصرف کنند. تا نوزدانشان دچار این عوارض نشوند. باکتریهایی که در امعاء زندگی میکنند ویتامین K میسازند ولی در نوزادان چون میکروبهای امعاء آنها کم است چند روزی قادر به ساختن این ویتامین نیستند و بدون وجود آن صفرا در روده جذب نمیشود.
3- کمبود این ویتامین جذب چربیها را مختل کرده و باعث ورم کبد و رودهها میشود.
4- کمبود آن باعث خون دماغ شده و در موقع رگل در خانمها خونریزی زیاد میشود و یا پس از سقط و زایمان آنها کمبود ویتامین K باعث خونریزی میشود.
5- کمبود ویتامین K موجب خونریزی در جهاز هاضمه، مخاط چشم و گوش و پوست و از همه خطرناکتر در پرههای مغز خواهد شد. در افراد الکلی همچنین به دلیل مختل شدن عملکرد پانکراس و مسدود شدن مجرای صفرای و یا ناهنجاری مخاط روده جذب چربیها مختل شده و احتمال بروز کمبود ویتامین K در آنها افزایش مییابد و همچنین به علت کمبود ویتامین K سنتز فاکتورهای انعقادی وابسته مانند فاکتورهای X, IX, VII, II (از عوامل انعقاد خون میباشند) دچار اختلال میشوند.
مشروبات الکلی و مواد معدنی:
مشروبات الکلی علاوه بر تأثیرات مخرب که بر عملکرد ویتامینها میگذارد مواد معدنی را نیز با مشکل مواجه میکند. که از جمله مواد معدنی که تحت تأثیر مشروبات الکلی دچار اختلال میشوند عبارتند از: 1- منیزیم 2- آهن 3- روی هستند.
منیزیم:
منیزیم چهارمین عنصر الکتروپوزیتیو است که به مقدار 25گرم از آن در بدن ما یافت میشود. در گیاهان سبز مقدار زیادی منیزیم یافت میشود که علت آن وجود فیبرین در گروه کلروفیل آنها میباشد. منیزیم از جمله مواد معدنی است که باعث نیرو بخشیدن به انسان میشود و بدن را در برابر عفونتها مصون نکته داشته و از پیشرفت و بروز سرطان جلوگیری میکند. این ماده معدنی همچنین بعث سرعت رسوب کلسیم در استخوان میشود. منیزیم یکی از مواد تشکیل دهنده استخوان و سیتم آنزیمها میباشد. مقدار مجاز مصرف روزانه آن در حدود 150-400 میلی گرم میباشد. اگر در بدن اسهال شدید و طولانی همرا با افسردگی و ضعف جسمانی رخ دهد از عوارض کمبود این ماده معدنی در بدن میباشد. در افراد الکلی مواظب باشند چون دچار کمبود این ماده معدنی هستند در افراد الکلی کمبود منیزیم همراه با کمبود کلسیم منجر به اختلال در ترشح هورمون پاراتیروئید(پاراتیروئید سوخت و ساز کلسیم و فسفر بدن و در نتیجه وضع استخوانهای بدن را کنترل میکند) و مقاومت کلیه و استخوان به پاراتیروئید میشود.
آهن:
آهن از باارزشترین ماده معدنی مورد نیاز بدن میباشد که در دل، جگر، گوشت، میوه و سبزیجات یافت میشود و در تشکیل گلبولهای قرمز خون نقش مهمی دارد. در صورت کمبود آهن کمخونی بدن رخ میدهد، بدن انسان آهن را دفع نمیکند بلکه کمبود آهن در بدن در اثر کمبود خون و تغذیه بد و کمبود ویتامینهای B12 و C رخ میدهد. مقدار نیاز مصرف روزانه آن 15 تا 20میلیگرم میباشد. در صدگرم از انجیر خشک و بادام و خرمای تازه و ربگوجه به ترتیب 5/3- 10/4- 5/3- 3/4 میلیگرم آهن موجود میباشد.
کمبود آهن در بدن باعث تنگی نفس، سرگیجه، خستگی، کمخونی و در موارد حاد آن از کارافتادگی قلب را باعث میشود. افراد الکلی برای سوخت و ساز در بدنشان به آهن زیاد نیاز دارند اما به علت آسیبهای گوارشی مانند التهاب مری، ورم معده یا التهاب اولین قسمت روده کوچک دچار خونریزی میشوند که این خونریزی منجربه از دست دادن مقدار زیادی آهن از بدن میشود.
روی:
این ماده معدنی در گوشت، غلات، سبزیجات و همچنین بصورت مملو در صدف خوراکی موجود است. مقدار نیاز روزانه به آن 10میلیگرم است. روی باعث فعالیت غده تیموس که حافظ سیستم ایمنی بدن است میشود. و همچنین باعث زود خوب شدن جراحات بدنی شده و نقش مهمی را در بلندی قد ایفا میکند و همچنین باعث تقویت حسبویایی میشود. و کمبود آن در بدن موجب اگزما، ریزش مو، اسهال و بیماریهای اعصاب خواهد شد. در افراد الکلی سیروزکبدی با ناهنجاریهای هموستاز(بند آمدن خون) و کمبود روی همراه است. و میزان روی در پلاسما و کبد در افراد الکلی پایین است چون الکل باعث دفع زیاد روی از ادرار آنها میشود.
نحوه توزیع ویتامینها در بدن
1- موی انسان: نیاز به ویتامینهای B2 و C و A دارد.
2- چشم: B2 و A
3- دهان: B3 و C
4- قلب: B1
5- خون: E, B6, B12, C
6- آنتیبادیها: A, C, B6
7- اعصاب: B1 , B2 , B3 , B6 , B12
8- کبد: B کمپلکس، C , A
9- استخوان: C, D
10- انرژی: B1 , B2 و بیوتین(از دسته ویتامینهای B کمپلکس است که در جگر، قلوه، قارچ یافت میشود).