• لازم است در عرصه فرهنگ نقطه تعادل میان مرزشکنی و تحجر بعنوان آزاداندیشی صحیح مشخص و ترویج شود; همانگونه که در عرصه سیاسی نیز باید از افراط و تفریط یعنی هرج و مرج و دیکتاتوری اجتناب گردد . (19/11/1381)
• تنها راه گسترش فرهنگ و تولید علم و اندیشه در کشور، ایجاد فضای نقادی علمی در پرتو آزاداندیشی حقیقی در دانشگاهها و حوزهها است . (15/08/1382)
• تحجر سیاسی و جناحی حتی با ظاهر روشنفکری نیز همانند تحجر دینی خطرات و آثار سوء فراوانی دارد. (19/11/1381)
• نه با توقف در گذشته و سرکوب می توان به جایی رسید، نه با شالوده شکنی عقیدتی و فرهنگی. علاج کار، نهضت آزادِ فکری و کرسی های آزاداندیشی در حوزه و دانشگاه است. (18/8/1385)
• باید راه آزاد اندیشی و نوآوری و تحول را باز گذاشت، منتهی آن را مدیریت کرد تا به ساختارشکنی و شالوده شکنی و بر هم زدن پایههای هویت ملی نینجامد. این کار، مدیریت صحیح لازم دارد. چه کسی باید مدیریت کند؟ نگاه ها فوراً میرود به سمت دولت و وزارت علوم و … ؛ نه، مدیریتش با نخبگان است؛ با خود شماست؛ با اساتید فعال، دانشجوی فعال و مجموعه های فعال دانشجویی . (18/8/1385)