قرآن می فرماید: "ای کسانی که ایمان آوردهاید! از بسیاری از گمان ها بپرهیزید؛ چرا که بعضی از گمان ها گناه است". (حجرات، 12).
جلسه حلقه صالحین شهید پوررحیمی در مورخ 24/04/92 رأس ساعت 12 با تلاوت آیاتی چند از کلاما.. مجید توسط برادر حسنزاده در دانشکده علومانسانی برگزار گردید در این جلسه که با عنوان بدبینی و علل و عوامل ایجاد و آثار آن بر فرد و اجتماع تشکیل شده بود حاضران پس از تبریک حلول ماه مبارک رمضان در جلسه به بیان دیدگاههای خود در مورد موضوع بحث با استناد به آیات قرآنی، احادیث، نظر فیلسوفان و روانشناسان پرداختند که به شرح ذیل به گوشهای از این نظرات ارائه شده اشاره میشود
بدبینی و بدگمانی که در منابع اسلامی از آن به سوء ظن تعبیر شده یک حالت درونی است که موجب عدم اعتماد شخص به دیگران و اطرافیانش می شود، از این رو نسبت به حوادث، وقایع، افراد و کارهای آنان با دید منفی نگریسته و آنها را به صورت نادرست تفسیر می کند. بدبینی "سوء ظن" یکی از صفاتی است که در مقابل آن خوش بینی (حسن ظن) می باشد.
در یک تقسیم بندی سوء ظن را میتوان به چهار قسم تقسیم نمود:
1. سوء ظن به خدا
2- سوء ظن به خود
3- سوء ظن به دشمنان
4- سوء ظن به نزدیکان، دوستان، مؤمنان و...
1. سوء ظن به خدا : سوء ظن به خدا یعنی بدگمانی نسبت به خداوند در مورد موجودات و انسان ها؛ نظیر ناامیدی از رحمت خداوند که این کار امری ناپسند و حرام است. خدای متعال در قرآن می فرماید : «لا تیأسوا من روح الله انه لاییأس من روح الله الّا القوم الکافرون». چنین سوء ظنی کاملاً بی جا بوده و از گناهان بزرگ است؛ مؤمن با آن سعه رحمت و مغفرت الهی نباید مأیوس از رحمت و مغفرت و عفو الهی باشد و لو با گناه جن و انس باشد.
کارهایی؛ نظیر گناه زیاد، جهل و عدم شناخت خداوند، بخل و ... موجب می شود تا انسان به خداوند بدگمان شود. در روایتی آمده است که بخل موجب سوء ظن به خداوند میگردد.
امام رضا (ع) فرمود: به خداوند حسن ظن پیدا کنید؛ زیرا خداوند میفرماید: من به حسن ظن توجه دارم، اگر او خیر در نظر بگیرد به خیر خواهد رسید و اگر سوء ظن داشته باشد باز هم به آن خواهد رسید.
2. سوء ظن به خود : خوش بینی زیاد و بی مورد به خود، موجب تنزل و رکود و موجب بی مهری دیگران نسبت به ما خواهد شد، امام رضا (ع) فرمود: "هر کس از نفس خود راضی باشد افراد ناراضی از او زیاد خواهند شد". هم چنان که سوءظن به خویشتن در صورت عدم افراط موجب تکامل آدمی است، امام علی (ع) میفرماید: "یکی از صفات متقین سوء ظن داشتن به خود است".
3. سوء ظن به دشمن : چنین سوء ظنی یکی از امور پسندیده و ممدوح است و باعث می شود تا انسان لحظهای از مکر و حیله دشمنان غافل نماند. چه بسا ممکن است دشمن از در دوستی وارد شود و ظاهری خیر خواهانه و صلح به خود بگیرد و دست دوستی دراز کند، اما در صدد مکر و ضربه زدن باشد. براین اساس نباید به سخنان و حرکات او خوش بین بود. حضرت علی (ع) در نهج البلاغه خطاب به مالک اشتر می فرماید: "مراقب باش، مراقب باش، از دشمن خود پس از آشتی کردن؛ زیرا گاهی دشمن نزدیک می شود تا غافلگیر کند پس دور اندیش باش و حسن ظن خود را متهم کن".
4. سوء ظن به نزدیکان، دوستان، مؤمنان و ... : اما سوء ظن به نزدیکان، دوستان ، مؤمنان و... که بیشترمورد بحث بود از منابع و متون اسلامی به دست می آید که چنین چیزی به جامعه و محیطی که ما در آن زندگی می کنیم، وابستگی زیادی دارد.
الف. اگر در محیطی زندگی می کنیم که اکثر مردم آن اهل گناه و معصیت هستند و در آن جامعه عدالت جایش را به بی عدالتی و ستم داده و هر کس تنها به فکر دنیای خود است، بدیهی است که در چنین جامعه ای اصل بر عدم اعتماد و بدگمانی است؛ از این رو است که می بینیم امام هادی (ع) می فرماید: "هر گاه روزگاری بود که در آن بیداد بر دادگری غالب شد نباید به کسی گمان نیک برد، مگر این که خوبی او بر تو معلوم شود".
ب. اما اگر در یک جامعه ای زندگی میکنیم که اساس آن بر عدالت استوار است و انسان های مؤمنی در آن زندگی می کنند، در چنین جامعهای باید خوش گمان بود و از بدگمانی دوری جست؛ چون در جامعه ای که بر اساس اعتماد بنا شده باید اعتماد نمود. خداوند در این زمینه می فرمایند: "ای اهل ایمان از بسیار پندارها در حق یکدیگر اجتناب کنید که ظن و برخی پندارها معصیت است...". امام هادی (ع) می فرماید: "هر گاه روزگاری بود که عدالت در آن بر ستم غالب شد، حرام است به کسی گمان بد ببری، مگر این که بدی او بر تو معلوم شود". از نظر اسلام آبروی شخص مسلمان دارای احترام و ارزش خاصی است و خداوند برای حفظ و آبروی مسلمان، سوء ظن را نهی نموده است. مفسران گفته اند که مراد اجتناب از ظن که در قرآن آمده است، بدگمانی نسبت به مسلمان است. بنابر این شخص مسلمان باید اعمال دیگران را حمل بر درستی و صحت نماید، هرچند در ظاهر نادرست به نظر رسد و حملش بر کارهای درست دشوار باشد.
در روایتی پیامبر (ص) می فرمایند: "برای گفتار و کرداری که از برادرت سر می زند عذری بجوی و اگر نیافتی عذری بتراش".
علت بدبینی چیست؟
برای بدبینی علت های مختلفی بیان شده است از جمله:
1. آلودگی درون و بیرون : افرادی که خود آلوده اند دیگران را مانند خود می بینند.
2. همنشینی با بدان : وقتی که انسان با افراد فاسد نشست و برخاست داشت طبیعی است که نسبت به همه افراد بدبین شود؛ چون تصور می کند معاشران او نمونه هایی از مردم اند. در حدیثی امام علی (ع) می فرماید: "منشینی با بدان سبب بدگمانی به نیکان می شود".
3. زندگی در محیط های فاسد .
4. عقده حقارت . کسی که گرفتار خود کم بینی است و یا از سوی دیگران مورد تحقیر واقع گشته است، چنین شخصی سعی می کند دیگران را هم در محیط فکر خود حقیر و پست و آلوده و گنه کار حساب کند تا از عقده خود بکاهد و آرامش کاذبی به خود بدهد.
بعضی از راه های درمان بدبینی
1. تقویت عقل و خرد : بدبینی از آثار کمبود عقل و خرد است که هر چیزی را نادیده قبول می کند. امام علی (ع) می فرمایند گمان درست از ویژگی های خردمند است.
2. دوری از تکبر و غرور
3. حمل بر صحت کردن : انسان بدبین باید اصل را بر کرامت انسان ها بگذارد.
آیا بدبینی عقاب دارد؟
تصورات و خطورات ذهنی انسان گناه محسوب نمی شود، اما آنچه که از آن نهی شده است این است که انسان نسبت به کسی گمان بد کند و فکرش به آن اعتماد کند و قلبش به آن مایل شود و طبعاً در عمل ظاهر گردد. بنابراین سوء ظن دارای سه مرحله است. 1. قلبی، 2. زبانی، 3. عملی. آنچه از آن در قلب خطور می کند، مشمول تکلیف نیست؛ چون از اختیار خارج است، ولی آنچه از آن نهی شده است مربوط به زبان و عمل است.
این گناه ممکن است برای تمام افراد بشر در تمام مراحل سنی پیش بیاید. توضیح این که مراد از "اجتناب از ظن" (که در سوره حجرات از آن نهی شده) اجتناب از خود ظن و گمان نیست؛ چون ظن، خود نوعی ادراک نفسانی است، و در دل باز است، ناگهان ظنی در آن وارد میشود و آدمی نمیتواند برای نفس و دل خود دری بسازد، تا از ورود ظن بد جلوگیری کند، پس نهی کردن از خود ظن صحیح نیست. مگر آن که از پارهای مقدمات اختیاری آن نهی کند. پس منظور آیه شریفه نهی از پذیرفتن ظن بد است، میخواهد بفرماید: اگر در باره کسی ظن بدی به دلت وارد شد آن را نپذیر و به آن ترتیب اثر نده. بنابراین، پس این که فرمود بعضی از ظنها گناه است، باز خود ظن را نمیگوید؛ (چون ظن به تنهایی چه خوبش و چه بدش گناه نیست، برای این که گفتیم اختیاری نیست)، بلکه ترتیب اثر دادن به آن است که در بعضی موارد گناه است؛ مثل این که نزد تو از کسی بدگویی کنند، و تو دچار سوء ظن به او شوی و این سوء ظن را بپذیری، و در مقام ترتیب اثر دادن بر آمده او را توهین کنی، و یا همان نسبت را که شنیدهای به او بدهی و یا اثر عملی دیگری بر گمانت بار کنی که همه اینها آثاری است بد و گناه و حرام. و چنین شخص مستحق عذاب اخروی است.
آثار بدبینی:
1. زوال امنیت : شخص بدبین به حریم شخصیت مسلمانان تجاوز می کند.
2. کنجکاوی در امور دیگران : شخص بدبین برای پیدا کردن شاهدهایی بر بدگمانی خود با تجسس از مسلمانان سلب آزادی می کند.
3. ابتلا به غیبت برادران مؤمن : چون نسبت به کسی سوء ظن پیدا کرده است، غیبت را تجویز میکند.
4. از بین رفتن عبادات : حضرت علی (ع) می فرماید: بپرهیز از آن که گمان را بدگردانی؛ زیرا به راستی بدگمانی عبادت را از بین می برد و گناه را بزرگ می کند".
5. از دست دادن دوستان و تنهایی و انزوا : امام علی (ع) می فرماید: "هر که بدگمانی بر او چیره شود جای آشتی با هیچ دوستی را باقی نمی گذارد".
6. موجب ترس و بخل و حرص می شود : پیامبر (ص) به علی (ع) فرمود: "ای علی ترس و بخل و حرص غرائزی هستند که از سوء ظن تولد پیدا میکنند".
در پایان، جلسه با نثار صلواتی خاتمه پذیرفت.