روز زن و مادر سال 96

 | تاریخ ارسال: 1396/12/20 - 10:16 | 
مادر که می شوی دلت به وسعت دریا می شود.دستانت  اسمانی می شود و تمام مهر را در خود جا می دهد.
چشمانت هوای بارانی را در پس مردمک ابرها پنهان می کند که مبادا نگاههای کودکت را نگران سازد.شانه هایت قوی تر می گردد تا تکیه گاه همسفران زندگیت باشد،تا انجا که درختان استوار زندگیت خم می گردند تکیه کنند بر شانه هایت و هرگز سر بر زمین نسایند.
نفس هایت می شود عاریه.مجبور می شوی برای ادای دین مسافران کوچک قطار زندگیت نفس بکشی.
پیشانیت می شود امید فردایشان.چین و چروک هایش را می سپاری به دست باد تا امید  ادامه شان باشی برای راههای در پیش رو.
مادر که می شوی نه از ان خود هستی و نه لحظه هایت مال خود
قلبت اکنده از عطوفت میشود حتی اگر موج خشم دریای دلت را طوفانی کرده باشد.
گرم می شوی و گرمتر نه برای سوزاندن بلکه برای عشق ورزیدن و محبت چرا که تو مادری گرما بخش دنیا
و چه زیباست وقتی که مادر میشوی همه ی دنیا تمام قد به احترامت می ایستند.که زبان باز قاصر است از توصیفش.
مادر که میشوی وجودت سرشاز از محبت و خنده و مهربانی می شود.دل نازکتر می شوی
قابل تقدیر است  اری همان لحظه ها که پیرتر و پیرتر می شوی
بی توقع می شوی و بی اراده می شوی انچنان که اراده ات را غنچه های زندگیت تصغیر می کنند.
صبور می شوی ومهر سکوت بر زبان می زنی به هر هنگام که تحمل مشکلات شانه هایت را می لرزاند.
مادر که میشوی هرگزتب نمی کنی ....نکند که ضعف تو ارزوهای کودکانه اش را در هم ریزد و خانه  خیالی اش را نابود سازد.
می ایستی و همچنان می ایستی.دردهایی که دیگر شده اند تسکین زخم های تنت تیمار می کنی
فرشته می شوی. تنهایی خویش را  در حلق فرو می بری وبا بازدمی ارامش را به حیات خلوت خویش برمی گردانی.
 الگو میشوی.برای ستودن خدایی که چون تو شایسته است .
لباس رنج و محنت بر تن می کنی و حتی رنگ دکمه لباسهایت فرق دارد وقتی مادر می شوی
پوکی استخوانهایت  نردبان امال فرزندانت می شود
و چه نیکو که هرگز تکراری نمی شوی
هزینه می کنی اما نه از داراییهای دنیا بلکه تمام عمرت را
ساده می شوی هم رفتارت و هم ظاهرت ،تا سادگی را بیاموزی.
مادر که می شوی چون اسمان صاف که هیچ در پس پرده ندارد بی ریا می شوی
قاب دفترهای نقاشی اش را پر می کنی از ارزوهای خوب و قشنگ.ارزوهای دست یافتنی.
ابعاد کوچک ذهنش را از صداقت سیراب می کنی.
دستانت تواناتر می شود برای نوازش.حتی دعاهاو نیایشت می شود از ان دیگران
کابوسهایت را خوشیهای او پر می کندو لبخند بر لبت می بخشد.
مادر که می شوی هر تکان گهواره ای در این کره ی خاکی معنی عشق می دهد.
بوسه هایت مکرر می شود برای بوسیدن و بوئیدن گل های زندگیت.
گران ترین داراییهایت در بازار زندگیها خیلی ارزان به حراج گذاشته می شودو باز تو راضی هستی و دم نمی زنی.
اغوشت می شود کانون لطف ومهر.مامن امن برای تنهاییهایش.
مادر که میشوی پابه پای کودکت بزرگ و بزرگتر می شوی.هرهنگام که بر زمین می خورد بر زمین می خوری و حتی ان هنگام که به اوج می رسد در اوج پرواز می کنی.
همه جوره عاشق می شوی و زندگیها می کنی.کوهی می شوی استوار و درختی سترگ.سایه بانی می گستری از عشق و همه را در دامن خویش به ارامش می رسانی.ستاره می شوی و نور می بخشی.
افرین و صدافرین بر زمانی که مادر می شوی
باید باشی برای ثانیه ثانیه رشد کردنش باشی.زبانت باید لالایی ها بلد باشد هم برای کودکیش و هم برای جوانیش .کودک که باشد به خوابش کنی و جوانتر که شد اندرزهایت نوای همان لالایی را داشته باشد برای پذیرش از جانب او.
وقتی که مادر می شوی حتی زمین نیز به خود می بالد.حالت بهتر و بهتر می شود.چه زیباییها که رخ نمی دهد.
خسته تر که می شوی زمین می شود بستر خوابت  و سقف بلند اسمان مرکز نگاهت و چه عالمی دارد دیدن زیباییهای خلقت
 توسط زیباترین مخلوق عالم.پاداش لحظه های ناب زندگیت گاهی همین لحظه ها می شود و بس.
مادر که میشوی زلال چون اب و پاک چون خورشید می شوی.تطهیر می کنی همه زمین و زمان را.
اهنگ صدایت تابلوی تسلیم برای اعمال کودکت می شود.
اموزگار معرفت می شوی.انگیزه خلقت در تو معنی می شود وقتی مادر میشوی.
یگانه داوری می شوی که بعد خدا همه را بی قضاوت می بخشی
شیره ی جان را چه ارزان به بهای نگاه و لبخندی از جانب کودکت براو می بخشی
روحت تجلی می یابد در همه وجودش.یاد می گیردهمچنان که تو هستی باشد.
زهرا گونه می شوی.اسوه ایثار می شوی و فداکاری
خلاصه که چه ناب و دست نیافتنی می شوی .ستودنی می شوی.

                                                                                                                                                    معصومه موسوی

 
 
 


CAPTCHA
دفعات مشاهده: 800 بار   |   دفعات چاپ: 297 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر