امام جواد (ع): بدان که از دید خداوند پنهان نیستی پس بنگر که چگونه هستی!
جلسه حلقه صالحین شهید پوررحیمی در مورخ 15/07/92 رأس ساعت 13 با تلاوت آیاتی چند از کلاما.. مجید (سوره مائده – آیه 82) توسط برادر باباپور در دانشکده علومانسانی برگزار گردید در این جلسه که با عنوان اهمیت حمایت از مردم فلسطین و حضور فعال در تحولات سوریه برای ایران تشکیل شده بود در ابتدا پس از اشاره به گزیدهای از فرمایشات مقام معظم رهبری در مورخ 13/7/92 اعضای جلسه وارد بحث اصلی شده و از دیدگاه قرآن، روایات، شرع، قانون اساسی و امنیت ملی موضوع را مورد بررسی قرار دادند و چون مسائل مربوط به سوریه و فلسطین رابطه تنگاتنگی با اسرائیل دارد همکاران به پارهای از عقاید قوم یهود نیز اشاراتی داشتند که در ذیل به گذیدهای از آن میپردازیم:
یاری مظلوم در آیات و روایات
مظلوم از ماده ظلم، به معنای ستمدیده است و به کسی که مورد بیدادگری قرار گرفته و به حق و حقوقش، تعدی و تجاوز شده، اطلاق می شود. در قرآن کریم، کلمه مظلوم، یک بار آمده است آنجا که می خوانیم:« ... وَ مَن قُتِلَ مظلُماً فقد جعلناهُ لولِیه سُلطاناً؛ و آن کس که مظلوم کشته شده است برای ولی اش سلطه [حق قصاص] قرار دادیم.»
در آموزه های دینی، همان گونه که از ظلم و ستمگری، به شدت اعلام انزجار شده، از تن داده به ظلم و ستمگری نیز نهی شده است. علاوه بر آن، دفاع از ستمدیدگان و مظلومان و یاری رساندن به آنان، به عنوان یک وظیفه و تکلیف شرعی، قلمداد شده است. در قرآن کریم، آیات فراوانی، مقوله ظلم و ستمگری را از زوایای گوناگون و مختلف، مطرح نموده است. در این نوشته، همان گونه که از عنوان آن پیداست، هدف و مقصود، طرح آیات و روایاتی است که به نوعی دفاع از مظلوم و یاری و حمایت از ستمدیدگان را گوشزد می نماید.
* یاری مظلوم از منظر قرآن
خدای سبحان در سوره انفال آورده: «... إِنِ اسْتَنْصَرُوکُمْ فِی الدِّینِ فَعَلَیْکُمُ النَّصْرُ... ؛ اگر گروهی(مؤمنان مهاجر) به خاطر حفظ دین و آئین شان از شما یاری طلب کنند، بر شما لازم است که به یاری آنان بشتابید.» آیه شریفه با کمال صراحت، مسلمانان را ملزم می نماید تا به یاری برادران دینی خود که مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند، شتافته و به وظیفه دینی خود عمل نمایند.
در دومین آیه، قرآن کریم، کسانی را که نسبت به کمک و یاری ستمدیدگان، سکوت و بی تفاوتی اختیار کرده اند و قیام نمی کنند، سرزنش و ملامت نموده، مورد سؤال قرار می دهد و می گوید: « وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیه الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیراً »؛ «چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکانی که (به دست ستمگران) تضعیف شده اند، پیکار نمی کنید همان افراد (ستمدیده ای) که می گویند : خدایا ! ما را از این شهر که اهل آن، ستمگرند، بیرون ببر و برای ما از طرف خود، سرپرست قرار ده و برای ما از طرف خود، یار و یاوری تعیین فرما!»
وجوب جنگ و جهاد در راه خدابرای نجات و رهایی مستضعفان از چنگال ستمگران و توبیخ و سرزنش متخلفان از جنگ وجهاد و... مطالبی است که از آیه شریفه استفاده می شود. مؤلف تفسیر «اطیب البیان»، در ذیل آیه می گوید: «از این آیه استفاده می شود که بر مسلمانان واجب است اگر دیدند مسلمانی گرفتار ظالمی شده، به قدر قوه و قدرت خود باید اقدام کنند و رفع شر آن را بنمایند.»
نویسنده تفسیر« آسان» در ذیل آیه، می گوید:
«از سیاق آیه یک نوع تهدید استفاده می شود و آن این است که اگر مسلمانی، تحت شکنجه ستمگران باشد و مسلمانان دیگر، بتوانند او را آزاد کنند، ولی تجاهل وسهل انگاری کنند، مشمول تهدید این آیه می شوند و خدای توانا در موقع حساب از آنان، مؤاخذه می کند.»
قرآن کریم در سوره شوری می فرماید: « وَ الَّذِینَ إِذا أَصابَهُمُ الْبَغْیُ هُمْ یَنْتَصِرُونَ»، راغب اصفهانی می گوید: واژه «انتصار» و « استنصار» هر دو به معنای طلب یاری است، لذا ترجمه آیه این می شود: «و کسانی که هرگاه ستمی بر آنها رسد، «تسلیم ظلم نمی شوند» و یاری می طلبند.»
در حقیقت از یک سو مظلوم و ستمدیده، موظف به مقاومت و ایستادگی در برابر ظالم و فریاد زدن و کمک خواستن از برادران دینی است و از سوی دیگر، مؤمنان که فریاد و استغاثه برادران دینی و ستمدیده خود را می شنوند، مسئول هستند به ندای آنان، جواب مثبت داده و به یاری آنان بشتابند؛ زیرا مقاومت در برابر ظلم و ستمگری و جلوگیری از رخنه و نفوذ آن، در لایه های اجتماع، بر هر کسی که قدرت و توانایی آن را داشته باشد به حکم عقل، شرع و فطرت، واجب است. مؤلف تفسیر الأنوار درخشان در ذیل آیه فوق می گوید: «از جمله واجبات فطری، کمک مظلوم و ستمدیده است که ظلم ستمگر را از مظلوم، دفع نمایند و دست ستمگر را از ستمدیده کوتاه نمایند.»
* یاری مظلوم از منظر روایات
روایات که از حضرات معصومین (ع) نقل شده، چند دسته است: دسته اول، روایاتی است که امت اسلامی را در جهت یاری رساندن به مظلوم و ستمدیده و مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم و ستم، تشویق و ترغیب می نماید که به چند نمونه اشاره می شود:
از پیامبر اکرم نقل شده است که: «خدای متعال به داود وحی فرمود: ای داود! هیچ بنده ای نیست که ستمدیده ای را یاری رساند یا در ستمی که به او رفته، همدردی کند، مگر این که گام های او را در آن روزی که همه گام ها می لغزد، استوار نگه دارم».
در جمله دیگر پیامبرخاتم (ص) می فرماید: «... و مَن أخذ للمظلوم مِن الظالم کان معی فی الجنه مصاحباً...»؛ «هرکسی داد ستمدیده ای را از ستمگر بگیرد، در بهشت با من و یار و همنشین من باشد.»
امام علی (ع) نیز می فرماید: « اَحسَنِ العَدلِ نصره المظلوم؛ بهترین عدالت یاری مظلوم است،.
از امام صادق(ع) نیز نقل شده است: « مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یُعِینُ مُؤْمِناً مَظْلُوماً إِلَّا کَانَ أَفْضَلَ مِنْ صِیَامِ شَهْرٍ وَ اعْتِکَافِهِ فِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یَنْصُرُ أَخَاهُ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَی نُصْرَتِهِ إِلَّا نَصَرَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَه»؛ هیچ مؤمنی، مؤمن ستمدیده ای را یاری نمی رساند، مگر این که عمل او، برتر از یک ماه روزه و اعتکاف در مسجد الحرام باشد و هیچ مؤمنی نیست که بتواند برادر خود را یاری رساند و یاریش دهد، مگر این که خداوند در دنیا و آخرت او را یاری کند.»
دسته دوم، احادیث و روایاتی است که یاری مظلوم و مبارزه با ظلم و ستم را به عنوان یک وظیفه و تکلیف شرعی، قلمداد می نماید: در کلامی که از حضرت عیسی بن مریم(ع) نقل شده است می خوانیم: « ... بحق أقول لکم إن الحریق لیقع فی البیت الواحد فلا یزال ینتقل من بیت إلی بیت حتی تحترق بیوت کثیره إلا أن یستدرک البیت الأول فیهدم من قواعده فلا تجد فیه النار محلا و کذلک الظالم الأول لو أخذ علی یدیه لم یوجد من بعده إمام ظالم فیأتمون به کما لو لم تجد النار فی البیت الأول خشبا و ألواحا لم تحرق شیئا ... ؛ به حق، به شما بگویم اگر اتاقی آتش بگیرد، آن آتش پیوسته از اتاقی به اتاق دیگر سرایت می کند تا جایی که اتاق های بسیاری می سوزد، مگر این که همان نخستین اتاق را دریابند و آن را از بیخ و بن بر اندازند که در این صورت، جای پای آتش نخواهد ماند. چنین است آفت ستمگر نخست که اگر جلویش گرفته شود، بعد از او پیشوای ستمگری پیدا نخواهد شد؛ چرا که دیگران از او سرمشق گیرند؛ چنان که اگر آتش در اولین خانه، چوب و تخته ای نیابد چیزی را نمی سوزاند.»
امام علی (ع) از جمله عوامل پذیرش حکومت و خلافت، عهد و پیمانی را معرفی می کند که خداوند از علما و دانشمندان گرفته است که نباید در برابر ظلم ظالمان و مظلومیت ستمدیدگان، سکوت و بی تفاوتی اختیار کنند: «.. أَمَا وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّه وَ بَرَأَ النَّسَمَه لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّه بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَی الْعُلَمَاءِ أَلَّا یُقَارُّوا عَلَی کِظَّه ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَی غَارِبِهَا وَ لَسَقَیْتُ آخِرَهَا بِکَأْسِ أَوَّلِهَا وَ لَأَلْفَیْتُمْ دُنْیَاکُمْ هَذِهِ أَزْهَدَ عِنْدِی مِنْ عَفْطَه عَنْزٍ ؛ «سوگند به خدایی که دانه را شکافت و جان را آفرید! اگر حضور فراوان بیعت کنندگان نبود و یاران، حجّت را بر من تمام نمی کردند و اگر خدا از علما پیمان نگرفته بود که در برابر شکم بارگی ستمگران و گرسنگی مظلومان، سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهانش انداخته، رهایش می ساختم و آخرش را به کاسه اول آن، سیراب می کردم، آنگاه می دیدید که دنیای شما نزد من از آب بینی بزغاله ای، بی ارزش تر است.»
و دسته سوم، افراد سُست عنصر و سهل انگار را نسبت به سرنوشت مظلومان وستمدیدگان، توبیخ و سرزنش می نماید؛ لذا در حدیثی از رسول اکرم (ص) می خوانیم: « مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ؛ کسی که [ شب را] صبح کند و نسبت به سرنوشت مسلمانان [ بی تفاوت بوده و] اهتمام به خرج ندهد، مسلمان نیست.» در جمله دیگری می فرماید : «وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا یُنَادِی یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ؛ (۱۷) هر کسی فریاد و استغاثه انسانی را بشنود که مسلمانان را به یاری وکمک می طلبد و به یاری او نرود، مسلمان نیست.»
و امام صادق (ع) می فرماید: « وَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یَخْذُلُ أَخَاهُ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَی نُصْرَتِهِ إِلَّا خَذَلَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَه؛(۱۸) «هیچ مؤمنی نیست که دست از یاری برادرش بردارد، در حالی که قدرت و توانایی یاری کردن را دارد، الاّ این که خداوند در دنیا وآخرت دست از یاری او خواهد کشید.»
از مجموع آیات و احادیثی که به صورت خلاصه و اجمالی، آورده شد، به خوبی می توان ضرورت یاری رساندن به مظلومان و ستمدیدگان را به عنوان یک وظیفه و تکلیف الهی، استنباط نمود. به عبارت دیگر، همان گونه که انسان های ستمدیده و مظلوم، وظیفه دارند در برابر ستمگران، ایستادگی و مقاومت کنند و در صورت ضعف و ناتوانی، فریاد و استغاثه سرداده و از دیگران، کمک می طلبند، بقیه مسلمانان نیز مکلف هستند به فریاد و استغاثه ستمدیدگان، جواب مثبت داده و در حد توان، در جهت کاهش رنج و آلام و نجات و رهایی آنان از زیر شلاق و تازیانه ظالمان و ستمگران، تلاش نمایند تا در پیشگاه خدا، مورد توبیخ، سرزنش و مؤاخذه قرار نگیرند.
امام راحل می فرماید: «همانطوری که ظلم حرام است، انظلام و تن دادن به ظلم هم حرام است، دفاع از ناموس مسلمین و جان مسلمین و مال مسلمین و کشور مسلمین، یکی از واجبات است.»
عقیده یهود درمورد اسلام، مخصوصاً تشیع چیست؟
بعضی از افکار یهودیان نسبت به اسلام در قرآن کریم آمده است که قرآن با شدت با این افکار مقابله میکند. از لابه لای این افکار میتوان با عقاید یهود نسبت به مسلمانان و حتی غیر مسلمانان آشنا شد. ما ابتدائاً به بعضی از عقاید آنها که در قرآن کریم آمده است اشاره میکنیم و سپس در مورد عقاید دیگر آنها نیز بحث خواهیم کرد.
عقاید یهود در قرآن
از جمله عقاید یهودیان که در قرآن کریم به آن اشاره دارد، عدم عذاب دائمی برای یهودیان، پول پرستی یهود، جواز تصرف و غصب اموال عرب، نژاد پرستی و ... میباشد که در ذیل توضیح مختصری در مورد آنها میدهیم.
الف. عدم عذاب دائمی
این عقیده یهود که خداوند آنها را برای همیشه عذاب نمی کند در آیه 80 سوره بقره آمده است و قرآن کریم از زبان آنها نقل میکند که میگفتند«هرگز آتش دوزخ، جز چند روزی به ما نخواهد رسید» و در همین آیه خداوند جواب آنان را میدهد که ای پیامبر به آنها بگو«آیا پیمانی از خدا گرفته اید و خداوند هرگز از پیمانش تخلف نمی ورزد یا چیزی که نمی دانید به خدا نسبت میدهید؟!» آری در این آیه شریفه ضمن بیان عقیده آنها با یک بیان منطقی پندار آنها را باطل میکند و میفرماید: این گفتار شما از دو حال خارج نیست یا باید عهد و پیمان خاصی از خدا در این زمینه گرفته باشید که نگرفته اید و یا به خدا دروغ و تهمت میبندید! در نتیجه این عقیده و امتیازطلبی آنها، با هیچ منطقی سازگار نیست، زیرا هیچگونه تفاوتی در میان انسانها از نظر کیفر و پاداش اعمال در پیشگاه خدا وجود ندارد. و قانون مجازات، تبصره ای به نفع یهود نمی خورد.1
ب. پول پرستی یهود و تفکر مادی
در تاریخ بشر، ملتی در پول پرستی و مال اندوزی همچون قوم یهود دیده نشده است. شاید هم علت آن تفکر مادی پیروان این دین باشد که بجز ظاهر زندگی مادی به چیز دیگر ایمان نداشته و زندگانی جاویدان سرای دیگر، از نظر آنها مفهومی ندارد. و لذا شهید مطهری میفرماید: یهود معتقد به معاد نیست.[2]به هر حال آیه 96 بقره این صفت و تفکر مادی آنها را بیان میکند و چنین میفرماید:«آنها را حریص ترین مردم حتی حریص تر از مشرکان بر زندگی(این دنیا و اندوختن ثروت) خواهی یافت (تا آنجا) که هر یک از آنها دوست دارد که هزار سال عمر کند... البته منظور از هزار سال، طولانی ترین عمر است و کلمه هزار، کنایه از بسیاری است؛ چون در عرب آخرین مراتب عدد از نظر فردی است و بیش از آن اسم جداگانه ندارد بلکه با تکرار(هزار هزار) و یا ترکیب(ده هزار و صد هزار) تعبیر میشود.[3]
ج. نژاد پرستی:
این عقیده یهود که خود را نژاد برتر میدانند بر سایر عقاید آنها مانند چتری سایه افکنده است، تا جایی که حتی آئین حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ را در نژاد خود محصور ساخته اند و اگر کسی از غیر نژاد یهود بخواهد این آئین را بپذیرد برای آنان جالب نیست و لذا در میان ملل دیگر، تبلیغی نداشته و ندارند و آیین یهود را آیین انحصاری خویش دانسته اند. همین وضع خاص آنها سبب شده که در انظار سایر ملل منفور شوند، زیرا مردم دنیا کسانی را که برای خود امتیازی قائل باشند هرگز دوست ندارند. و ما میبینیم اسلام شدیداً با آن مبارزه میکند چون نژاد پرستی، شعبه ای از شرک است.از جمله آیاتی که نژادپرستی آنها را تأیید میکند، آیه 6 سوره جمعه میباشد که خداوند چنین میفرماید:«ای پیامبر» بگو: ای یهودیان اگرگمان میکنید که(فقط) شما دوستان خدایید نه سایر مردم، پس اگر راست میگویید، آرزوی مرگ کنید.؛
خداوند متعال این ادعای دروغین آنها را رد میکند و میفرماید: اگر شما راست میگویید و دوست خاص او هستید، پس چرا اینقدر به زندگی دنیا چسبیده اید؟ چرا اینقدر از مرگ وحشت دارید؟ چون گفتیم یکی از عقاید آنها تفکر مادّی و پول پرستی است و این دلیل بر این است که در ادعای خودشان صادق نیستند. آیه دیگری که نژادپرستی آنها را تأیید و بر آن خط بطلان میکشد آیه 18سوره مائده است که در این آیه چنین میخوانیم: «و یهود و نصاری گفتند: ما فرزندان خدا و دوستان او هستیم بگو(ای پیامبر) پس چرا خدا شما را به خاطر گناهانتان مجازات میکند؟ بلکه شما هم بشری هستید از مخلوقاتی که خداوند آفریده است. او به هر کس بخواهد (و شایسته بداند) میبخشد و هر کس را که بخواهد (و مستحق بداند) مجازات میکند». با توجه به این آیه شریفه، تنها یهودیان ادعای دوستی و فرزندی خدا را نمی نمودند بلکه مسیحیان نیز در این عقیده با یهودیان شریک بودند.
د: جواز تصرف و غصب اموال عرب
عقیده دیگر گروهی از یهودیان این است که آنها میتوانند اموال عرب و حتی سایر ملل را تصاحب کنند و میتوانند در اموالی که در نزد آنها به امانت نهاده شده است تصرف کرده و در امانت خیانت کنند. این مطلب از آیه 75 سوره آل عمران فهمیده میشود. آیت الله مکارم شیرازی ذیل این آیه میگوید: جمعی از یهود عقیده داشتند که مسؤول حفظ امانتهای دیگران نیستند حتی حق دارند امانات آنها را تملک کنند، آنها میگفتند ما در تصرف و غصب اموال عرب مجاز و مأذون هستیم، زیرا آنان مشرکند و پیروی از مرام موسی ندارند.
عقاید یهود در تلمود
تلمود: شرح تورات عهد عتیق میباشد. در این کتاب آداب و تعالیم و عقاید یهود آمده است که شاید بتوان گفت: این عقاید به یهودیان امروز که تورات خود را تحریف کرده اند بسیار نزدیک میباشد از جمله مواردی که در این کتاب آمده است عبارتند از:
1. امتیاز ارواح یهود بر غیر یهود به این جهت است که ارواح یهود، جزئی از خدا هستند اما ارواح غیر یهود، ارواح شیطانی و شبیه به ارواح حیوانات است و نطفه غیر یهودی مانند نطفه دیگر حیوانات میباشد.
2. بر فرد یهودی لازم است که تمام کوشش خود را صرف جلوگیری از حیات و پیشرفت دیگر ملتها بنماید تا قدرت مطلق تنها برای آنها باشد .... پیش از آنکه یهود بر همه ملتها پیروز شود لازم است که جنگ به حالت خود باقی باشد.
3. یک فرد یهودی در نزد خدا، از ملائکه بالاتر است و اگر یهودی، آفریده نشده بود برکت از زمین میرفت و باران نمی بارید و خورشیدی آفریده نمی شد. ملتهای دیگر مانند سگ هستند و سگ از غیر یهودی بالاتر است.
4. افراد صالح غیر یهودی را بکش. بر یهودی حرام است که غیر یهودی را از مرگ نجات بدهد.
5. کشتن و غصب مال غیر اسرائیلی، بر اسرائیلی ها جایز، بلکه واجب است.
6. املاک غیر یهود مانند مال متروک است و یهودی حق دارد، آنها را تملک کند.
7. خداوند به یهودیان اجازه داده است که فرآورده های غیر یهودی را مالک شوند.
8. کشتن افراد مسیحی، لازم است از ناحیه یهودیان عملی گردد.
9. ما تنها ملت برگزیده خدا در زمین هستیم. خداوند به خاطر لطفی که به ما داشته است حیواناتی از جنس انسان که عبارت از سایر ملل باشند برای ما آفریده و آنها را مسخّر ما ساخته است زیرا خداوند به خوبی میدانسته که ما نیازمند دو نوع حیوان هستیم: یک نوع حیوان لال، مانند چهارپایان و پرندگان، و یک نوع حیوان ناطق، مانند مسیحی ها مسلمانها، بودایی ها و سایر ملل از شرق و غرب»
پس از مجموع عقاید این چنینی آنها استفاده میشود که عقیده یهود در مورد مسلمانها و اسلام و خصوصاً شیعه مانند سایر انسان های غیر یهودی است یعنی مسلمانها مثل سایر ملل مانند حیواناتی که در اختیار آنها هستند، آفریده شده اند. غصب اموال جایز و کشتن آنها واجب میباشد و یهودی ها میتوانند فرآورده های مسلمانان را تملک کنند. و این عقاید همانطور که گفتیم از نژاد پرستی آنها سرچشمه میگیرد. و برای رسیدن به اهداف و عقاید خود، با اسلام و پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ برخورد کردند در حالی که در کتاب آسمانی آنها نشانه های پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ آمده بود، بعد از ظهورش او را تکذیب کردند. در معاملاتی که با مسلمین بسته بودند، خالف تعهدشان رفتار کردند و در میان آنان فتنه بر پا کردند و وقتی عمر با آنها در مورد خلافت امام علی ـ علیه السّلام ـ بجای پیامبر سؤال میکند، صراحتاً با جسارت میگویند که امام علی ـ علیه السّلام ـ لیاقت جانشینی را ندارد.و با جعل احادیث و تحریف و قلب حقایق که قرآن کریم به آنها نسبت میدهد و هنوز هم ادامه دارد، به شدت با عقاید مسلمین برخورد کرده اند. تا جایی که جمعی از یهود کوشش داشتند که افراد سرشناس و مبارزی پاکدل، همچون«معاذ» و عمار را به سوی آیین خود دعوت کنند و با وسوسه های شیطانی از اسلام برگردانند اما خداوند نقشه آنها را افشا میکرد و درمورد آنها آیه نازل میشد که«آنها فقط خودشان را گمراه میکنند و این موضوع را نمی فهمند.»
منبع برای مطالعه بیشتر
برای مطالعه بیشتر میتوان به کتاب یهود از نظر قرآن تألیف عفییف عبدالفتاح طبّاره (با ترجمه علی منتظمی، مؤسسه انتشارات بعثت) ص 20 تا ص 252 رجوع کنید.
قال الله تعالی:
لتجدن اشد الناس عداوه للذین امنوا الیهود و الذین اشرکوا؛
همانا دشمن ترین مردم نسبت به مسلمانان یهود و مشرکان را خواهی یافت.
«مائده، 82»
در پایان جلسه با نثار صلواتی پایان یافت.