مدیریت ارتباط علمی با جامعه و کارآفرینی- متفرقه
بین المللی

حذف تصاویر و رنگ‌ها

 معرفی کارآفرینان برتر بین المللی

مارک کوبان، ویلیام هولت، دیوید پاکارد و والت دسنی

مارک کوبان، از فروش کیسه های زباله تا قرار گرفتن در لیست میلیادرها

AWT IMAGE


« Mark Cuban»

 در یک خانواده متوسط در «Pitts burgh» ایالات متحده متولد شد. از همان دوران کودکی و نوجوانی به دلیل وضعیت اقتصادی خانواده و همچینین به سبب علاقه فراوان خودش به تجارت به این عرصه قدم گذاشت. در سن 12 سالگی کودکی دست و پا چلفتی با یک عینک ته استکانی در محله های اطراف کیسه زباله
می فروخت. و اندک درآمد خود را صرف هزینه های ضروری کودکانه اش می کرد. در همان روزها بود که اصول اولیه تجارت را به خوبی آموخت؛ او دریافت که هیچ شغلی سبب کاهش اعتبار اجتماعی نمی شود و از سویی دیگر آموخت که برای کسب درآمد حتما نیازی نیست که انسان سرمایه کلان اولیه داشته باشد.
او که در مدرسه علیرغم مشکل بینایی و همچنین فرصت اندک برای درس خواندن به سبب کار روزانه اش توانسته بود. همواره بهترین نمرات را به دست آورد، به عنوان یکی از بهترین شاگردان مدرسه دوران تحصیلی را به اتمام رسانده و تصمیم به ورود به دانشگاه گرفت. رشته مورد علاقه او با بازرگانی بود و در سراسر ایالات متحده تنها ده دانشگاه تدریس این رشته را در اختیار داشتند. از میان این ده دانشگاه، کم هزینه ترین یعنی دانشگاه «Indiana» را برگزید وبرای ادامه تحصیل وارد آنجا شد. اگر چه «Indiana» در مقایسه با دیگران کم هزینه تر بود اما به هر حال دوران دانشجویی نیز خرج و مخارج خاص خود را داشت و «Mark» برای تامین هزینه هایش به مشاغل گوناگونی روی آورد تا بتواند حداقل علاوه بر هزینه تحصیل، خود را از گرسنگی برهاند.
از همان سال اول با مشکلات فراوانی روبه رو شد: سنگینی هزینه ها و اجبار او برای روی آوردن به حرفه های مختلف از یکسو و رفتار خشن و ناملایم ناظم دانشکده از سویی دیگر هر لحظه او را تشویق به ترک تحصیل می کرد؛ اما علاقه او به بازرگانی باعث شد تا با بهترین نمرات از دانشگاه فارغ التحصیل شود ولی دیگر تاب ادامه تحصیل را نداشت از همین رو به کارشناسی اکتفا کرد و از دانشگاه بیرون آمد.
با بیرون آمدن از دانشگاه «Cuban» تصمیم گرفت تا تمامی آموخته ها و تجربیات این سالهای سخت را به کار بندد. و تلاش خود را برای آینده ای روشن آغاز نماید. او که با نیاز بازار وقت جامعه به خوبی آَشنایی داشت تصمیم گرفت تا وارد صنعت کامپیوتر شود، صنعتی که حتی کوچکترین اطلاعاتی در مورد آن نداشت! با بکار گیری تمامی زوایای اقتصادی و همچنین مطالعه بسیار در مورد مسائل ابتدایی این عرصه، «Cuban» در سال 1983 یک شرکت کامپیوتری با نام «MICroSolutinos» و با کاربری مشاوره کامپیوتری بنا کرد که در عرض چند سال به سرعت به اولین شرکت مشاوره و ادغام سیستم ها تبدیل شدو واز سالی 1990 این شرکت سالانه درآمدی معادل 30 میلیون دلار به دست آورد. اما در آمد واقعی زمانی عاید«Cuban» شد که کمپانی بزرگ «COMPU Sever» اقدام به خرید شرکت«cuban » نمود ودر جریان این معامله سرمایه بسیار خوبی را از آن او کرد.با بدست آوردن این گنج باور نکردنی«Cuban» دیگر تمامی روزهای سخت گذشته را پشت سر گذاشته بود وحال تمامی رویاهایش را در عالم واقعیت می دید. او که در دوران کودکی همیشه آرزو داشت همانند اشراف زاده ها در گوشه ای بنشیند و از گذر زندگی لذت ببرد، تصمیمم گرفت تا کسب و کار را رها کرده و روزهای خوش زندگی را آغاز نماید.
از این رو به همراه یکی از هم کلاسی های قدیمی اش در «Indiana» خانه ای در «Dallas» خرید و هر دو به اتفاق هم به یاد آوری خاطرات تلخ و شیرین گذشته پرداختند. اگر چه «Cuban» به طور فیزیکی به کار اشتغال نداشت اما ذهن او همواره درگیر مسائل متعدد بود. او که علاقه شدیدی به ورزش بسکتبال داشت، به خود می اندیشید که چرا نمی تواند بازی تیم های مورد علاقه اش را از رادیو دنبال نماید، همین فکر جرقه ای بود برای یک پدیده نوین! "چرا نمی شود شبکه های رادیویی و تلویزیونی را مستیما از طریق اینترنت دریافت کرد؟ "
این سوال به تولد «Broadcast.com» در سال 1995 انجامید و در نتیجه آن«Cuban» به شهرت بسیار بالایی دریافت. با روی کار آمدن«Broadcast.com» دیگر تمامی کاربران اینترنتی قادر بودند تمامی برنامه های دلخواه شان را به طور مستقیم از طریق اینترنت دریافت کنند و این مساله شور و هیجان خاصی در میان مردم پدید آورد. چندی بعد در سال 1999 کمپانی «yahoo» این سایت را به مبلغ 2 میلیارد دلار خرید و با این اقدام او را روانه لیست میلیارددرهای دنیا نمود.
حال او حتی از رویاهای کودکانه اش نیز فراتر رفته بود و دیگر نمی توانست با این سرمایه چه کند؟! ابتدا خانه ای به مساحت 6000 مترمربع در «Dallas» خریداری کرد و بعد یک هواپیمای شخص به قمیت 41 میلیون دلار خرید و سرانجام بهترین هدیه زندگی اش را به خودش داد: خرید سهام یکی از تیم های بسکتبال حاضر درNBA با نام «dallas Mavericks» به مبلغ 280 دلار!
در 14 فوریه سال 2000
عشق و علاقه فراوان او به این رشته ورزشی سبب شد تا او یک شبکه ورزشی تلویزیون را مختص به این تیم نماید و همچنین در خطوط هوایی.America Airlines اقدام به پخش مسابقات این تیم نماید.

   


AWT IMAGE

ویلیام هولت ، دیوید پاکارد ، بنیانگذاران HP


هیولت و پکارد می دانستند که راز حقیقی موفقیت آنها نه در طرحها و محصولات و برنامه هایشان بلکه کارکنانشان بود. آنها فهمیدند که اگر شما کارکنان را باور کنید و به امیدشان باور داشته باشید و در رؤیاهایشان مشارکت کنید و بگذارید به طورکامل از استعدادهایشان استفاده کنند، آنها می توانند کارهای بزرگی انجام دهند. این همواره همان راز «راه Hp » بوده و خواهد بود. ویژگی راه HP ، نوآوری، صداقت، درستی و احترام است (از گفته های فیورینا کارولینا مدیرعامل اسبق اچ پی)
شرکت اچ پی به عنوان شرکتی پیش رو در ساخت و تولید چاپگرهای رنگی و سیاه و سفید ، بین کاربران دنیای دیجیتالی دهکده جهانی ، نام شناخته شده است .
صدها هزار دستگاه از نسل های مختلف چاپگرهای hp ، در دو دهه اخیر در ایران مورد استفاده و بهره برداری شخصی و شرکتی قرار گرفته است و در همین راستا ، آقایان هیولت و پکارد ، به عنوان زوج های کارآفرینی دیجیتالی ، در نفوذ اثر بخش در بازار سخت افزار کشور که مبتنی بر راهبردهای چند وجهی نمایندگی های خود در ایران بوده است ، موثر بوده اند.
تاریخ پرفراز ونشیب شرکت HP یا HEWLETT-PACKARD ، برای میلیون ها مصرف کننده محصولات متنوع این شرکت در اقصی نقاط جهان ، معرف نقش تاثیرگذار دو مدیر موفق اخرین سده هزاره دوم است . ویلیام (بیل) هیولت (WILLIAM (BILL)HEWLETT ) و دیوید پکارد (DAVID PACKARD ) هر دو دانشجوی رشته مهندسی برق دانشگاه معتبر استانفورد (Stanford.edu ) بودند. همانند جری یانگ و دیوید فیلو موسسان Yahoo ! یا لری پیج و سرگئی برین ، رهبران موفق Google ، پایگاه آشنایی رهبران اچ پی نیز ، استانفورد بود. بزرگانی که از دانشگاه استانفورد به دنیای کسب و کار دیجیتالی معرفی شده اند ، کم تر از بزرگان دانشگاه هاروارد و ام آی تی ، نظیر بیل گیتس و استیو بالمر ، نبودند. موفقیت دانشگاه های مهندسی امریکا در آموزش و پرورش مغزهای خلاق جهان دیجیتال ، ارمغانی غیر قابل انکار و قابل ستایش برای دنیای دیجیتالی امروز است . ویلیام و دیوید ، بر اساس ان چه از قراین و شواهد پیدا ست ، پای درس پروفسور فرد ترمن (FRED TERMAN ) استاد ممتاز استانفورد و بنیان گذار دره سیلیکون ، با هم آشنا شدند و تحت نظارت و هدایت او قرار گرفتند. آنها در سالهای پایانی دانشگاه بر روی ساخت یک منبع ساده و دقیق سیگنال های فرکانس پایین یعنی نوسان ساز صدا کار می کردند؛ همان چیزی که بعدها به عنوان اولین محصول شرکت آنها به بازار عرضه شد. گرچه پس از فراغت از تحصیل، دیوید پکارد مدتی درجنرال الکتریک مشغول کار شد اما مجدداً نزد پروفسور ترمن برگشت و در آزمایشگاه او مشغول به کار شد و خیلی زود با توصیه و تشویق او، به همراه دوست صمیمی و همدوره ای خود، ویلیام هیولت کسب و کار تازه ای را راه انداختند. آنها برای نامگذاری شرکت که HP یا PH باشد سکه به هوا انداختند و بدین ترتیب در سال 1939 میلادی تنها با سرمایه 538 دلار و کار در محل یک گاراژ، فعالیت شـرکتی آغاز شد که امروزه درسطح بین المللی، مدرنترین تجهیزات فناوری اطلاعات را تولید می کند.
هیولت و پکارد برای شروع کارشان، گاراژ منزل اجاره ای خود را به کارگاه تبدیل و ساخت تجهیزات الکترونیکی را دنبال کردند؛ گاراژی که اگر یک ماشین در آن پارک می کرد کار متوقف می شد- این گاراژ هم اکنون نه تنها به عنوان محل تولد شرکت HP ، بلکه به عنوان خاستگاه و نماد تاریخی محل تولد «دره سیلیکون» - بزرگترین منطقه فناوری کالیفرنیا و قطب صنعت الکتـــرونیک در دنیا - شناخته می شود و این فقط مرهون تلاش های ویلیام و دیوید است !
این سرمایه 500 دلاری نبود که پس از گذشت 5 دهه ، فقط 7 صفر کم ارزش روبروی آن قرار گرفت ! بلکه دانش ، تعهد به خلاقیت و پشتکار هدفمند در قالب خلق کسب و کاری با اشل جهانی بود که جایگاه امروز اچ پی را در کنار بزرگان صنعت آی تی جهان قرار داده است . زوج کارآفرین هیولت و پکارد ، بی شک به عنوان یکی از معماران شاخص سازمان دیجیتالی جهان کنونی ، به شمار می روند و از آن ها به عنوان اسطوره های خلاقیت الکترونیکی و از بازیگران عصر دیجیتال هزاره سوم ، نام می برند. شرکت هیولت – پکارد بر اساس اعلام مجله مشهور فورچون در سال 2000 میلادی ، با 48 میلیارد دلار درآمد ، رتبه سیزدهم پر درآمد ترین شرکت های آمریکایی را به خود اختصاص داد که یک شانزدهم این مبلغ ، به عنوان سود خالص اچ پی اعلام شد. در سال 2006 نیز ، این شرکت با دو رتبه ارتقا ، به یازدهمین شرکت پر سود آمریکا نائل شد. شرکت هیولت و پکارد ، توانست با فروش فوق العاده 86 میلیارد دلار ، هم چنان بخشی از دنیای سخت افزار را تحت سیطره خود قرار دهد. اگر چه سود های خالص و میلیاردی شرکت اچ پی هر ساله در حال کاهش است و اخراج هزاران کارمند شرکت ، همواره در دستور کار رهبران اچ پی قرار گرفته است ، اما این مسئله عاملی بر افول فروش جهانی و موفق محصولات ان ، به شمار نیامده است. راه کسب و کار در عصر دیجیتال را می توان از تجربه ها و برنامه های ارزنده و جامع این دو زوج موفق ، فرا گرفت. اسطوره های دنیای اچ پی ، اصول بازیگری در این پهنه دیجیتالی را به کار آموزانی که خواهان فراگیری درس های بزرگ و راهگشا هستند ، می آموزند.
درحین جنگ جهانی دوم، هیولت به خدمت وظیفه رفت و کار اداره شرکت به عهده پکارد بود. دراین مدت شرکت پیشرفت کرد و کارکنان آن از 17 نفر به 250 نفر رسید و صدها محصول تولید می کرد. سال 1965 میلادی تعداد کارکنان به 7500 نفر و محصولات به 1500 نوع رسید. در سال 1989 میلادی شرکت با 82000 نفر پرسنل و تولید 10000 نوع محصول، 30 میلیارد دلار فروش سالانه داشت. در سال 1997 میلادی درآمد شرکت با 121900 نفر پرسنل به 42/9 میلیارد دلار بالغ گشت. هم اکنون این شرکت با 140000 نفر پرسنل و بازار 62 میلیارد دلاری و حضور در 140 کشور جهان، یکی از قدرتهای اصلی صنعت رایانه محسوب می شود.(2)
شرکت HP تپنت های زیادی درمورد محصــــولات مختلف نظیر ژنراتورهای نوسان ساز&&، اسیلیتورها و سایر تجهیزات الکترونیکی به نام خود به ثبت رسانده است. شرکت محصولات متنوعی را طی این 60 سال به بـــــازار عرضه کرده است که از آن جمله می توان به ابداع و عرضه انواع چاپگر لیزری جوهرافشان در دهه 80 میلادی و ابداع و عرضه رایانه های شخصی TOUCH-SCREEN اشاره کرد.
اما شرکت HP علاوه بر اینها، به دلیل توانایی در راهبری خوب کارکنان و تاثیر مثبت بر اجتماع، به عنوان یک مدل موفق از مدیریت شــرکت مطرح است. این مدل موفق برای کسب و کار و فرمول جذاب برای موفقیت، از همان ابتدا الگوی تمام عیار سایر شرکتهای دره سیلیکون شد.
باید اذعان کرد که بسیاری از شرکتهایی که امــــروزه در زمینه کسب و کار رایانه فعالیت می کنند با دست مردانی اداره می شوند که در شرکت HP رشد کرده اند و راه و روش هیولت و پکارد را می شناسند؛ از آن جمله است استیو وزیناک که یکی از کارکنان HP بود و اساساً مدل رایانه اپل I را اوبرای HP پیشنهاد کرد و سپس از شرکت جدا شد؛ و یا استیوجابز که شرکت رایانه ای اپل را تاسیس کرد.
مدل مدیریتی و راهبردی HP که متکی و متعهد به نوآوری، مشتری مداری و ارتباطات است «راهHP »&،(THE HP WAY ) نامیده می شود؛ مدلی که علی رغم بیش از 65 سال فعالیت و تغییرات مداوم، هنوز موفق باقی مانده است، درحالی که در این مدت شرکتهای بسیاری مضمحل شده اند.اصول این رویکرد مدیریتی در میراث مکتوب دیوید پکارد یعنی کتاب «راه HP : چگونه هیولت و من شرکت خود را ساخته ایم» ارائه شده است.[3] پایه های مدل عبارت است از:
- اعمال مدیریت از طریق حضور در محل انجام فعالیتها و نظارت بر آنها (MANAGEMENT BY WALKING AROUND ) ؛
- تمرکز بر رضایت کارکنان به عنوان منبع موفقیت شرکت؛
- وجود ارتباط باز بین مدیران و کارکنان.
به هر حال، هیولت و پکارد با فکر و همت خود در تاسیس و اداره شرکت HP ، محیطی را آفریدند که همگان باور کردند که می توان کار را از یک شرکت کوچک آغاز و با آموزش مناسب کارکنان، آن را به یک شرکت بزرگ و موفق تبدیل کرد. آنها همواره سعی می کردند محصولی بسیار کیفی عرضه کنند و فرهنگ صــــداقت را در عرصه سازمان بگسترند و ایده های جدید را بیابند. همین روحیه سبب شده که امروزه بیش از 30 درصد نمونه ها و تجهیزات صنعت رایانه که درحال آزمایش برای بهره برداری است از شرکتهایی باشند که در این فضا رشد یافته اند؛ فضایی که بیش از 60 سال عرصه شدید رقابتها بوده است.
درباره پکارد
دیوید پکارد در سال 1912 میلادی در کلرادو زاده شد. پدرش وکیل و مادرش معلم دبیرستان بود و هر دو تحصیلکرده دانشکده کلرادو. بودند . او خیلی زود علاقه خود را به علم و مهندسی نشان داد: تجربه منفجر کردن اشیاء- به همین جهت یک بار نزدیک بود انگشتان خود را از دست بدهد- پس از آن آرام تر شد و به ساخت رادیوهای دستی به عنوان یک تجربه ایمن تر روی آورد . در دبیرستان درهمه چیز برتر بود: انجام تکالیف مدرسه، ورزش و رهبری. در سال 1930 در رشته مهندسی برق دانشگاه استنفورد مشغول تحصیل شد. در آنجا نیز به فعالیتهای ورزشی ادامه داد و مرد سال رشته فوتبال و بسکتبال دانشگاه شد. اما در اواخر دانشگاه ناگهان ورزش را کنار گذاشت و بیشتر بر روی درس تمرکز کرد. در دانشگاه با دانشجوی دیگر مهندسی برق یعنی ویلیام هیولت که هر دو از دانشجویان ممتاز پروفسور ترمن بودند آشنا شد و همین آشنایی به تاسیس شرکت HP انجامید. او همواره دو واقعه را در زندگی خود موثر می دانست.
اولین واقعه شرکت در تور آشنایی با دانشگاه استنفورد در سال 1929 میلادی بود که تصمیم او را برای ورود به این دانشگاه راسخ کرد. دومین واقعه آشنایی با پروفسور ترمن در دانشگاه بود. پکارد خودش اعتقاد داشت که این فرد بود که آتش علاقه مرا به الکترونیک شعله ور ساخت و هم او بود که بعدها من و هیولت را تشویق کرد که برای خود دنبال کسب و کار برویم». پس از فراغت از تحصیل، چندسالی در شرکت جنرال الکتریک مشغول به کار شد با حقوق ماهیانه 90 دلار. هنگامی که در سال 1938 میلادی این شغل را رها کرد و با پژوهش های 42 دلار در ماه به آزمایشگاه ترمن در استنفورد برگشت همه او را احمق خواندند. اما او یک سال بعد در سال 1939 میلادی به همراه دوست و همدوره ای خود، هیولت، شرکت Hp را تاسیس کرد. او درسال 1993 میلادی به عنوان رئیس هیئت مدیره بازنشسته شد، پستی که 27 سال در آن حضور داشت و از آن پس با احترام کامل به عنوان مدیر افتخاری شرکت شناخته می شد.
پکــارد در سال 1969 میلادی در راه کسب و کار رایانه وقفه ای انداخت، زیرا وزیر دفاع وقت از او خواست به واشنگتن بیاید و به عنوان معاونش خدمت کند. از همانجا بود که او به حوزه فناوری عمق دریا علاقه مند گشت. البته دو دخترش در ایجاد علاقه او به علم زیردریا نقش داشتند. آنها هر دو بیولوژی زیردریایی می خواندند و به پیشنهاد آنها بود که خانواده پکارد آکواریمی بی مانند ساختند که موجودات زیردریا را با رفتارهای طبیعی نشان می داد. پکارد خود تجهیزات آن را طراحی کرد. آکواریم در سال 1948 میلادی برای بازدید عموم گشایش یافت و با توسعه عجیبی که یافت در سال 1987 میلادی مرکز تحقیقات و توسعه اقیانوس شناسی از آن متولد شد.
پکارد در 77 سالگی تصمیم گرفت اقیانوس شناسی بخواند در مرکز تحقیقات اقیانوس شناسی کارهای بدیعی در زمینه توسعه تجهیزات در عمق زیردریا انجام داد. او حامی فرستادن ابزار و نه افراد به زیر دریا بود. او به دنبال ابزاری بود که بتوان با آن از عمق دریا اطلاعات فرستاد نه نمونه، بنابراین حسگرها و دوربینهای فیلمبرداری کیفیت بالا را در این مورد توسعه داد. در زمان او پیشرفته ترین قایق تحقیقاتی ساخته شد. روزی که یکی از محققان در بازدید از مرکز تحقیقاتی، صحبت از کتابی درمورد پلانکتونها کرد، پکارد او را موردهجوم سوالهای خود در زمینه پلانکتون قرار داد. او هیچ فرصتی را برای یادگیری از دست نمی داد. محیطی برای کارکنانش فراهم آورده بود که همه احساس می کردند عضو خانواده پکارد هستند. او به طور مداوم به آزمایشگاهها و کارگاهها برای فهم پیشرفت پروژه ها سرکشی می کرد و این روش را «مدیریت حضور در محل» می نــــــــامید. کارکنان هیچگاه نمی فهمیدند کـــه او سوال می پرسد یا خواسته های خود را مطرح می کند.
دیوید پکارد در ماه مارس 1996 میلادی در 83 سالگی درگذشت. او همواره افق دوردستی را می دید که میوه های سرمایه گذاریش به ثمر نشیند و به بهتر شدن وضعیت انسان بینجامد. به تعبیر یکی از دوستانش در مجلس ختم او: «او مثل دریا بود که انرژی حیات بخش می بخشید. رضـــایت اوفقط در کسب موفقیت خلاصه نمی شد، او به دنبال این بود که راهی را فراروی تحقق ایده ها و موضوعهای جدید باز کند».
درباره هیولت
ویلیام هیولت در سال 1913 میلادی در میشیگان به دنیا آمد. اما بیشتر عمر خود را در سانفرانسیسکو گذرانید. پدرش پزشک بود و در دانشکده پزشکی دانشگاه استنفورد تدریس می کرد. در 12 سالگی پدر خود را از دست داد. او می گوید اگر پدرش زنده می بود به حرفه پزشکی می رفت زیرا علاقه زیادی به پزشکی داشت. در سال 1934 میلادی به دانشگاه استنفورد رفت و ضمن اخذ لیسانس هنر از این دانشگاه، مهندسی برق خود را از دانشگاه MIT نیز گرفت. در سال 1939 میلادی نیز با درجه فوق لیسانس مهندسی برق از دانشگاه استنفورد فارغ التحصیل شد. در سالهای آخر تحصیل در استنفورد با دیوید پکارد آشنا شد و همین آشنایی، زمینه تاسیس شرکت HP را فراهم آورد. هیولت تا سال 1987 میلادی به صورت فعال در عرصه مدیریت شرکت دخالت و حضور داشت. البته در مدت جنگ جهانی دوم به عنوان افسر به خدمت وظیفه رفت و در بخش الکترونیک فعال بود. بلافاصله پس از جنگ، هدایت تیمی را به عهده داشت که درپی بررسی و بازرسی صنعت ژاپن بود. در سال 1987 میلادی بازنشسته شد اما ارتباط خود را با شرکت به عنوان مدیر افتخاری با حضور در دفتری که دهه ها در آن کار کرده بود ادامه داد. طی سالها همکاری و همراهی با پکارد در شرکتHP ، او بیشتر به حوزه های فنی و فناوری می پرداخت و پکارد بیشتر در کار حوزه های اداری و مدیریتی شرکت بود. او در این سالها در توسعه سازمانهای مختلفی در صنعت الکترونیک مشارکت داشت. در سال 1985 میلادی بالاترین نشان علمی ملی یعنی مدال دانش را از رئیس جمهور وقت آمریکا دریافت کرد. 13 دانشگاه معتبر به او درجه دکترای افتخاری اهدا کردند. هیولت در ماه ژانویه سال 2001 میلادی درگذشت.

AWT IMAGE

 

والت دسنی


والت دیسنی در 5 دسامبر 1901 در ایالت ایلی نویز آمریکا، شهر شیکاگو، به دنیا آمد. پدر او یک کانادایی ایرلندی تبار و مادرش از نسل آلمانی‌های آمریکایی تبار بود. والت یکی از 5 فرزند خانواده بود، 4 پسر و یک دختر . بعد از تولدش، خانواده به ایالت میسوری نقل مکان کردند. او بیشتر دوران کودکی خود را در آنجا در یک مزرعه گذراند. او خیلی زود علاقمند به نقاشی و هنر شد. و به جای انجام‌دادن تکالیف مدرسه از حیوانات و طبیعت نقاشی می‌کشید. او در 7 سالگی نقاشی‌ها و طرح‌های خود را به همسایگان می‌فروخت . علاقه او به پدیدآوردن آثار هنری ماندگار از زمانی پدیدار گشت که او قسمتی از دیوار اتاقش را با زغال نقاشی کرد .
والت برای تحصیل دبیرستان مک‌کینلی در شیکاگو را انتخاب کرد. در آنجا، علایقش را بین نقاشی و عکاسی تقسیم کرد. او در انتشار روزنامه مدرسه نیز همکاری داشت. همچنین، بصورت شبانه در آکادمی هنرهای زیبا برای بالابردن توانایی‌های نقاشی و طراحیش شرکت می‌کرد. پدر او مردی سخت‌گیر و عبوس بود و والت همیشه پول کمی داشت, ولی همیشه از تشویق مادر و برادر بزرگترش برخوردار بود. حتی بعد از اینکه خانواده والت به کانزاس‌سیتی مهاجرت کردند، دست از پرورش استعدادهای نقاشی خود برنداشت. او علاوه بر نقاشی به بازیگری نیز علاقمند شد و در مدرسه و تئاتر محلی شهر فعالیت نمایشی داشت .
در سال 1918، والت به صلیب سرخ ارتش پیوست و به فرانسه اعزام شد. او در آنجا، یکسال راننده آمبولانس بود. آمبولانس او پوشیده از نقاشی هایش بود .
بعد از بازگشت از فرانسه تصمیم گرفت بصورت تجاری به فعالیت های هنری دست بزند. او خیلی زود براساس تجربیاتش متوجه هنر متحرک‌سازی شد. او شرکت Laugh-O-Grams را تاسیس کرد و به تهیه انیمیشن برای شرکتهای محلی کانزاس‌سیتی پرداخت. ولی پول او به آخر رسید و شرکتش ورشکست شد .
اما دیسنی با این شکست از هدف خود دست برنداشت. او نمونه‌ای از کارهای قبلی خود را برداشت و راهی هالیوود شد تا کسب‌وکار جدیدی بیابد و این در حالی بود که هنوز 22 سالش تمام نشده بود. برادر وی، روی دیسنی (Roy Disney) در کالیفرنیا بود. او مشوق والت بود و حس مشترکی با وی داشت. دو برادر در کالیفرنیا با 250 دلار خود و 500 دلاری که قرض گرفته بودند، یک کارگاه در گاراژ عمویشان تاسیس کردند. به‌زودی آن ها سفارشی برای آلیس در سرزمین عجایب - از کارهای قبلی والت- از نیویورک دریافت کردند. و دو برادر پس از آن کار خود را گسترش دادند و به یک دفتر در هالیوود انتقال یافتند . این جدیت و باور والت بود که بعدها او را در صدر اجتماع هالیوود قرار داد . استعداد او برای اولین بار در کارتون صامت Plane Crazy متبلور شد و در سال 1928 اولین کارتون صدادار را با شخصیت Micky Mouse ارائه داد. او همچنین برای اولین بار کارتون‌های رنگی را ارائه کرد و برای دو سال به‌تنهایی از این‌گونه انیمیشن تولید می‌کرد. در 1932 برای اولین بار جایزه Studio’s Academy را دریافت کرد. در سال 1937 فیلم تمام انیمیشن سفیدبرفی و هفت کوتوله را ارائه داد که هزینه ساخت آن 1499000 دلار بود و هنوز یکی از بزرگترین شاهکارهای تاریخ متحرک‌سازی شناخته می‌شود. در 5 سال بعدی استودیو والت دیسنی چندین فیلم بلند متحرک دیگر نیز تهیه کرد. در سال 1940 استودیو والت دیسنی بیش از 1000 هنرمند، متحرک‌ساز، قصه‌نویس و تکنسین داشت و کار ساخت یک استودیو دیگر نیز به‌پایان رسیده بود، گرچه در طول جنگ جهانی 94 درصد امکانات استودیو در اختیار ساخت فیلم‌های تبلیغاتی و آموزشی برای دولت و ارتش بود .
با رشد فیلم‌سازی و متحرک‌سازی والت دیسنی متوجه یکی دیگر از رویاهایش شد، یک پارک تفریحات. برادرش این سرمایه‌گذاری را سودده نمی‌دانست و هیات مدیره و چند تن از بانکداران را قانع کرد که درخواست والت برای پول را نپذیرند. ولی والت متوجه منبع دیگری برای تامین سرمایه شد، تلویزیون. در آن زمان تلویزیون به عنوان جدیدترین وسیله سرگرمی شتاخته شده بود. والت با کمپانی ABC از اولین پخش‌کنندگان تلویزیونی قرارداد بست. او 5 میلیون دلار سرمایه دریافت کرد و در قبال آن متعهد شد Micky Mouse را وارد برنامه‌های تلویزیونی کند. این پارک در 1955 افتتاح شد. ولی این شروع کار بود .
او در مرکز ایالت کالیفرنیا 45 مایل مربع زمین خریداری کرد و پس از 7 سال در اکتبر 1971 Disney World که شامل پارک تفریحی جدید، نمونه‌ای ساخته‌شده از شهرهای آینده و استودیو Disney-MGM بود را افتتاح کرد .
در اواخر عمر والت دیسنی به همه‌ چیز رسیده بود. او که جوانی برخاسته از شهری کوچک بود, اکنون دیکتاتور به حساب می‌آمد. سازمانی داشت که به او ثروت و شهرت بخشیده بود و با آن می‌توانست نظرات و ایده‌های خود را به دیگران تحمیل نماید. در اواخر عمر وقتی از او پرسیده شد به چه چیز افتخار می‌کند، او از لبخند کودکان و تبلیغ فرهنگ خانواده اسمی نبرد. او افتخار خود را ایجاد یک سازمان و نگهداری موفق آن برشمرد .
والت دیسنی در 15 دسامبر 1966 درگذشت .

نشانی مطلب در وبگاه مدیریت ارتباط علمی با جامعه و کارآفرینی:
http://www.uma.ac.ir/find-32.1139.9201.fa.html
برگشت به اصل مطلب