بسم الله الرحمن الرحیم

  در محضر استاد (3)

  معرفت حقیقی انسان را از خودخواهی نجات می   دهد و دقّت در این امر، قدمی برای حفظ دین شمرده می شود که حفظ دین در عصر غیبت، سخت   تر از نگه داشتن تکّه زغالی گداخته در دست است!

  سؤال: چه کنیم تا حافظ دین خود باشیم؟

  جواب : باید کمال یافت و برای رسیدن به کمال باید به سمت بندگی خدا حرکت کرد و کسب معرفت برای آغاز این حرکت ضروری است .

  سؤال : یعنی کسب کمال با بندگی خدا مرتبط است؟

  جواب : بله! با بندگی خداست که انسان به کمال حقیقی نائل می شود و این   چنین می   تواند عبد محض خدا شود و عبد محض خدا شدن یعنی مثل الله شدن .

  معرفت- بندگی خدا- کسب کمال - رسیدن به مقام مثل الهی

  سؤال: برای کسب معرفت کامل و در راستای آن، برای رسیدن به مقام بندگی کامل، چه مراحلی لازم است؟
جواب : انسان برای رسیدن به این مقام، ناگزیر به کسب معرفت در این امور است :

  معرفت خدا، معرفت رسول خدا و معرفت امام زمان خود .

  نکته ۱ : این سلسله معرفتی از آسمان به سوی زمین است؛ ولی خود شناسی قدم اوّل در سیر معرفت است؛«مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ، فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه»

  نکته2: امام حسین (علیه السّلام) فرمودند:"معرفت در هر زمانی به معنی معرفت ولیّ و امام زمان خود می باشد؛ چون امام مثل الله است"

  « مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّهً» ( بحار الأنوار، ج: ‏51، ص: 160 »

  نتیجه: با حرکت در این سلسله   ی معرفتی، انسان به نقص خود پی می برد و نیاز به راهنمای آشنا به مسیر را درمی   یابد و کسی جز انسان کامل نمی   تواند راهنمای این مسیر باشد .

  روایت از امام معصوم (علیه السّلام):

  این دعا را بسیار بخوانید:«اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی‏» (کافی، ج: 1، ص: 337)

  پس با شناخت ولی خدا، انسان می   تواند از گمراهی   ها، که اصلی   ترین آن منیّت است، نجات یابد و به وادی توحید وارد شود .

  داستان:
کسی نقل می کرد: در یک شب سرد زمستان از کوچه   ای می   گذشتم؛ متوجّه شدم که آقا میرزا تهرانی بیرون از منزل روی برف نشسته   اند . پرسیدم:«آقا قضیه چیست؟ » فرمود:«قرار بود ساعت ۱۱ به منزل بیایم؛ امّا دیر رسیده ام. همسرم خوابیده است و خجالت می کشم که در بزنم و او بیدار شود. خدا حکم کرده است که بنده   اش بخوابد؛ می   ترسم که با بیدار کردن او حکم خدا را بشکنم .

  ناگهان همسر ایشان در را گشود و هراسان پرسید:"آقا پشت در هستید؟ اکنون در خواب امام زمان را دیدم که دستور داد که بیایم و در را باز کنم که در سرما نمانید ".

  معرفت، منیّت انسان را می   شکند و برنامه   های زندگی   اش را تنظیم می   کند .